دربارهی کتاب تقریبا هرکاریآن روز یکی از روزهای خوب خدا بود که هر کسی کاری را انجام می داد به غیر از «جرج»؛ چون خیال می کرد که کاری از او ساخته نیست، برای همین هیچ کاری انجام نمی داد. دوستان جرج مانند «سمور آبی»، «روباه»، «جوجه تیغی» و... هر یک کاری را به او پیشنهاد دادند اما جرج به همه آن ها تنها یک پاسخ داد و آن اینکه او نمی تواند آن ها را انجام دهد... . آیا دوستان جرج موفق می شوند که استعداد او را کشف کنند؟پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
عنوان ترجمه فارسی: تقریبا هر کاری
تقریبا همه کاری از دستمون بر میاد اگه ازش نترسیم و بریم سراغش!
0 سال پیش
5بهخوان
هم قصه هم تصویر عالی بود.
1 سال پیش
4بهخوان
چقدر خوب بود:') چقدر مناسب حال الانم بود.
حقیقتا به یه خرس در زندگیم نیاز دارم که بگه: میتونی خوبم میتونی. چیزی که هست باید به جادو فرصت بدهی. یک بار دیگر امتحان کن، جرج.
به یه خرس که بیاد هولم بده و بگه آره میتونی برو جلو. :)))
4 ماه پیش
5بهخوان
کافیه به جادوی خودت فرصت بدی و کاری که میخوای رو انجام بدی!