کتاب|

کودک

درباره‌ی کتاب ترس فرفری از صدای بلند اسم بره کوچولویی قصه ی ما فرفری بود.او دوست داشت بازی کند و صدای قور قور قورباغه ها را بشنود ولی از صداهای بلند میترسید.از صدای تراکتور،گاو،رعد و برق و...هر وقت صدای بلند میشنید،پنهان میشد.پدرش متوجه شد که فرفری خیلی میترسد پس همراه او راه افتاد،تا به اوبگوید که هیچ کدام از این چیزها ترس ندارد.در راه حیوانات زیادی دیدند و سرو صدای های بلندی شنیدند ولی...
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر اینگرام. مایرمشاهده همه