دربارهی کتاب خواب پادشاه
پادشاه شکرستان
عاشق این بود که تعبیر خوابش را بداند پادشاهی که زیاد هم خواب می دید.
آن شب ستاره ها توی آسمان برق می زدند و جیرجیرک ها قورباغه ها برای پادشاه لالایی می خواندند.
پادشاه توی قصر خواب بود
که ناگهان از خواب پرید و داد زد (وزیییر) وزیر بی خبر از همه جا بدو بدو آمد و پرسید
قربان خوابتان شوم چه شده است؟
پادشاه خواب وحشتناکی دیده بود از وزیر خواست خواب گزار را خبر کند.
خوابگزار همان کسی است که خواب را تعبیر می کند.
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه