کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

درباره‌ی کتاب دو قرینه سکوتانتشارات نزدیک‌تر منتشر کرد:ببخش تارای عزیزم که انتظارت طول کشید و چند روز نتوانستم برایت چیزی بنویسم. تقصیر «حسدآقا»ست که تازگی‌ها به طرز بی‌سابقه‌ای در برابر روشن شدن مقاومت می‌کند. دیدی نگرانی‌ام درباره‌اش بی‌جا نبود؟ یک چیزهایی فهمیده بودم؛ یک احساس‌هایی کرده بودم؛ تازه فهمیده‌ام؛ برق در «‌هشدارگاه» به قدری ضعیف است که شارژ کردن وسایل برقی تقریباً کاری ناممکن به حساب می‌آید؛ مگر اوقات نادری -اغلب شب‌ها- که وضع برق کم‌وبیش بهتر می‌شود و دستگاهی مثل لپ تاپ را حداکثر تا سی چهل درصد شارژ می‌کند؛ با این حساب معلوم نیست هر چند روز یک‌بار بتوانم برایت نامه بنویسم. این وضع، وضع خوبی نیست؛ می‌دانی که اذیت می‌شوم از این‌که نتوانم برای تو چیزی بنویسم؛ دردناک است؛ اما من و «حسدآقا» هر دو باید به شرایط شاق جدید عادت کنیم.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه