کتاب|

عمومی|

زندگینامه و سفرنامه|

زندگینامه و خاطرات

درباره‌ی کتاب افسانه اینشتینانتشارات ترانه منتشر کرد: یونسکو به ما میگوید : «همیشه نسبت به مرگ حساس بوده ام . از وقتی چهل سالگی را پشت سر گذاشتم ... دریافتم روزی میمیرم .... انگار در یک آن دریافته بودم که هیچ راهی برای گریز از این سرنوشت محتوم وجود ندارد. ... اکنون فراتر از «اکنون» و همان مرگ است که در ما زندگی می کند. این مرگ است که ما تنفس می کنیم ... مرگ این جاست، روی لبان عزیزم، آن را حس می کنم و در دهانش طعمش را مزه مزه می کنم. غریزه مرگ در قلب همه زندگان وجود دارد. ما از میل به سرکوب آن رنج می کشیم. زیرا همه زندگان آرامش می خواهند، می خواهند تمام کنند... آن را توسعه دهند، مثل یک گیاه آبیاری و بزرگ کنند. درد این جاست. ترس در سرکوب غریزه مردن متولد می گردد. اما نه، اما نه. من باز هم می خواهم زندگی کنم.»
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه