اسمش منو جذب کرد و محتوایش هم اقناعم کرد انتخاب خوبی کردهام
ریتم داستان را دوست داشتم و روابط انسانی حاکم بر شخصیتها را
1 سال پیش
4بهخوان
آقای گرامپلی نویسنده داستانهای اشباح، دچار قفل نویسندگی شده و بیست سال است که نتوانسته کتابی بنویسد. او خانهای در انتهای خیابان قبرستان شهر گستلی اجاره میکند تا در فصل تابستان با خودش خلوت کند و ادامه داستان اشباحش را بنویسد.( به بازی کلمات در انتخاب اسمهای بامسما دقت کنید) اما خبر ندارد که در این خانه با یک پسربچه و یک شبح واقعی دیدار میکند و این شروع اتفاقات عجیب بعدی است.
نکات جالب توجه کتاب: تغییر متناوب زاویه دید، تصاویر جذاب که به روشن شدن توصیفات کمک میکند، صفحهآرایی و گرافیک خوب اثر و ترجمه روان.
نویسنده با اسامی شخصیتها و مکانها در داستان بازی کلمات به راه انداخته که مترجم محترم در ابتدای کتاب در دو صفحه کامل برای خواننده ایرانی توضیح داده و اجازه میدهد تا او هم از این بازی لذت ببرد.
کتابی هیجانانگیز با پایانی شیرین مناسب سنین بالای نه سال.
10 ماه پیش
5بهخوان
داستانی بر اساس نامه و پر از نقاشی های قشنگ
1 سال پیش
4بهخوان
کتاب دلنشینی بود. شخصیتپردازی آقای گرامپلی را دوست داشتم. اینکه از اول تا آخر کتاب رشد میکند و عبوسیاش را کنار میگذارد. چیزی که در این کتاب برای من بسیار پررنگ و جذاب بود، یادداشت رویا پورآذر (مترجم) اول کتاب بود. اسامی افراد در این کتاب، در زبان انگلیسی معنا دارند و درک این اسامی برای ما که کتاب را فارسی میخوانیم، سخت است. اما به لطف مترجم که برای ما یادداشت نوشتند و معنی اسامی را به فارسی توضیح دادند، میتوانیم به اندازه بچههای انگلیسی زبان از این کتاب لذت ببریم :))