خلاصه بخوام بگم
آینده پر تنش ترین نقاط جهان رو با دید جغرافیایی و اقلیمی بررسی میکنه و نکته های بسیار ناب و ارزشمندی داخل کتاب هست
2 سال پیش
کتابی در علم جغرافیای سیاسی، دربارهی جایی که جغرافیا و سیاست به هم میرسند. در روسیه، چین، آمریکا، اروپا، آفریقا، خاورمیانه، هند و پاکستان، کره و ژاپن، آمریکای جنوبی و قطب شمال. حتی نقشههای جغرافیایی در کریمه، تبت، آلاسکا، سیری، بالکان، رود سند و... سبب اختلاف میان دولتها میشود. وقتی از محمدعلی جناح میخوانیم «هند نه یک ملت نه یک کشور بلکه شبهقارهای از ملیتهای مختلف است» (ص 179). و در برابر پاکستانی را که او تأسیس کرد یک کشور تعریف کرد. جبر جغرافیا نسبت به نامهای دیگری که در ترجمههای فارسی برای این کتاب انتخاب شده است (مانند در اسارت جغرافیا، نشر مرکز) روانتر است. کلمهای که در زبان محاوره بیشتر بهعنوان کتاب به کار میرود اما در علم سیاست یک واقعیت است که گاه طبیعت، سیاست را ناگزیر به جنگ یا صلح میکند.
دوماهنامهی آگاهی نو، ویژهنامهی نقد و بررسی کتاب: «کتابنامه؛ در نقد و بررسی آثار، جلد یک»، شمارهی پیاپی 05، پاییز 1400.
1 سال پیش
گاهی اوقات برای درک و فهم تحولات جهانی نیازی به تحلیلهای عجیب و غریب و دانستن اخبار محرمانه نیست.
تاریخ به مثابه یک انسان است که جانش اراده جمعی مردمان و جسمش جغرافیاست.
روح و کالبد آدمی از هم تاثیر میپذیرند. کالبدجغرافیا بستر حلول اراده روح انسانی است در جان تاریخ کهنسال
اینکه چرا روسیه همیشه از اروپا در بیم گزند است و یا اینکه چرا تنوع زبانی در اروپا اینقدر زیاد است؟
همگی به قدرت جغرافیا در به بند کشیدن اراده انسانی در طول تاریخ ربط دارد.
11 ماه پیش
4بهخوان
کمی اطلاعات تاریخی از مناطق مختلف جهان کافیه تا از خوندن این کتاب و استدلالهاش لذت ببریم و با نکات کمترفکرشدهای مواجه بشیم.
ترجمه هم بهخوبی مفهوم رو منتقل کرده بود، فقط نمیدونم چرا تمام واحدها رو همچنان امپریال حفظ کرده بود و به واحدهای متریک که برای فارسیزبانها ملموسه تبدیل نکرده بود.
این کتاب در سال ۲۰۱۶ منتشر شده و متأسفانه تو روزگاری هستیم که انقدر جهان اطرافمون بیثبانه که گاهی ممکنه از خودمون بپرسیم این کتاب برای اتفاقات این چندسال اخیر چه توجیهی داره.