کتاب|

عمومی|

تاریخ |

تاریخ جهان|

قرون معاصر

درباره‌ی کتاب آزارشان به مورچه هم نمی رسیدخورشید هنوز وسط آسمان بود و بوی تعفن هوا را نمیشود تحمل کرد. دراژن  فقط باید از این مکان جهنمی دور می شد. دوباره می خواستم آب  بپرد یا دست کم دوشی بگیرد  و بوی مرگ رابشوید. فقط ای کاش میتوانست دستهایش را بشویند به دقت نگاهشان کرد خونی روی آن ها نبود ، فقط تاولی روی  انگشت اشاره دست راستش بود. تا ولی گرد و صورتی. دراژن  فکر کرد: چقدر عجیب است که به خاطر کشتن مردم تاول بزنی. حساب کرد باید حدود ?? بار شلیک کرده باشد. تقریباً ?? نفر را کشته و یک تاول زده بود به قدری مسخره بود به یکباره خنده ای جنون آمیز سرداد. دراکولیچ در کتاب حاضر با حضور در محاکمات متهمان جنایات جنگی به بررسی جنگ از دیدگاه جنگ افروزان پرداخته است و در پی شناخت عواملی است که می توانند یک انسان عادی را به هیولای تبدیل کند  که به راحتی مرتکب جنایاتی ضد انسانی شود. دراکولیچ در این کتاب هشدار می دهد که در صورت ناآگاهی ملت ها از تاریخ واقعی خود و دوری از خرد ورزی و تن دادن به هیجانات احساسی موج سواران سیاست با بهره گیری از ابزارهای تبلیغاتی به راه می اندازند ، حتی در عصر متمدن  کنونی نیز بیم  جنگ است نمی توان از آتش خانمان سوزآن ایمن ماند.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
1 سال پیش
4بهخوان
عالی بود
1 ماه پیش
5بهخوان
اسلاونکا دراکولیچ نویسنده خیلی خوبی است. می‌تواند هولناک‌ترین اتفاق‌ها را با زبانی نرم و طنزی زیرکانه چنان به خوردت بدهد، که آخرش خودت هم نفهمی چطوری گریه و خنده‌ات قاطی شده. این کتابش درباره ماجرایی است که در بوسنی رخ داده: تبدیل آدمهای عادی، همسایه‌های قدیمی، دوستهای صمیمی؛ به دشمنان خونی! ماجرای هولناکی که نه در فیلم و به صورت فانتزی، بلکه در واقعیت رخ داد و همسایه همسایه را سلاخی کرد و شد... آنچه شد.
کتاب های دیگر اسلاونکا دراکولیچمشاهده همه