کتاب|

عمومی|

ادبیات|

درباره‌ی زبان و ادبیات

درباره‌ی کتاب تپش های شیداییانتشارات کتاب سده منتشر کرد:تو در برابر چشمانم هستی، این تصویر زیبا که چیزهای زیادی را به یادم می آورد، چشمان، لب ها، و ته چهره ی برانگیزنده ای که در تنم مانند ضربه ای بر استخوان ساق پا عمل می کند، آن گاه که درد رو به بهبودی می رود. خوشی و سعادت بی نظیر ناشی از درد، تو را کم دارم، ای دوزخ، ای آسمان و ای دریا. تو را تا سر حد جنون کم دارم. تا حدی که تصویرت را در برابر چشمانم می نهم و اینجا خودم را حبس کرده ام تا تو را ببینم.در تمام عمرم، کسی را مانند تو نشناختم، اصلا و ابدا. آن گونه که به تو نزدیک شده ام هرگز این چنین به کسی نزدیک نشده ام، به همین خاطر تو را فراموش نخواهم کرد، نه... تو چیزی کم نظیری در زندگی ام هستی. با تو شروع کردم و با تو به انتهای راه خواهم رسید...
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
3بهخوان
دوست دارم متنی مفصل درباره احساسی که این نوشته ها به من دادند بنویسم ولی باشد برای بعد، بماند برای زمانی که متن عربی را تمام کردم و توانستم از حقیقت این نامه لذت ببدم. اما فعلا چند چیز را بگویم؛ اول اینکه ترجمه بسیار ناقص است، دوم اینکه بیچاره غسان و سوم اینکه  چه بی رحم غاده و در ادامه سوم اینکه؛ معتقدم غاده اگر حتی صدها صفحه جای آن چند صفحه ابتدایی برای تبرئه خودش می‌نوشت بازهم نمیتوانست کاری که با غسان کرد را توجیه کند و این را شاید بتوان از نوشته های نزدیکان غسان و همین نامه بهتر فهمید به هر حال نمیدانم دقیقا چرا، ولی نمیتوانم صرفا تصور کنم که غاده برای پیشرفت عالم ادبی عرب این نامه ها را منتشر کرده است، زیرا بیشتر در انتشارشان تسکینی می‌بینم برای دل سنگینی که بعد از سالها به تنگ آمده...
کتاب های دیگر غاده السمانمشاهده همه