کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

پاس عطش
پاس عطش
نویسنده: علی صالحی
ناشر: ثالث
سال انتشار:1392
جلد:شومیز
صفحات:120
شابک:9789651205958
ناموجود
درباره‌ی کتاب پاس عطشزایر مختار به میدان برگشت، پیرمردها بلند شدند. محسین لبه‌های كرد كش را كشید روی سینه، قدم بلندی برداشت انگار كار مهمی دارد گفت : یالا، یا خدا ، الله كرم گفت اووف! همی فقط منتظر تو بود كه بگی . اگر تو گفتی همین حالا می‌باره. علی‌یار گفت: تو یعنی نمی‌تری دهن میراث گشته‌ات 1 دقیقه ببندی؟ محسین گفت : راست می‌گه خوب ده كمی خودت بگیر ببینم چطور می‌شه.؟
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر علی صالحیمشاهده همه