کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

احضاریه
احضاریه

3.2بهخوان
نویسنده: علی موذنی
ناشر: اسم
سال انتشار:1397
جلد:شومیز
قطع:رقعی
صفحات:224
شابک:9786226019019
قیمت:
95,000 تومان
درباره‌ی کتاب احضاریهانتشارات اسم تقدیم میکند:باز گمش کردم.دلم میخواست برایش دردل کنم و بپرسم چرا فقط من باید این وسط مریض شوم و به آن حال بیفتم. شما که دکترید، راهنمایی ام کنید. و بگویم دکترجان من فکر میکنم از شدت ضعف دچارمالیخولیا شده ام و به قول شما پزشک ها گرفتار سندرم حاج ناصر شده ام و ویروسی در ذهن من به فحش فعال شده است که هرچه پیش تر می روم، سلول های بیشتری را از من بر میگیرد. بفرما . سرو کله اش پیدا شد و این بار مشتی بادام ریخت توی مشتم و رفت. هیچ سوالی نکرد.نپرسید "خوبی؟" ، نگفت "تصمیمت چیست؟" عین فرفره رفت. چهارده تا بادام بود. دستش را خواندم . حتما به نیت چهاده معصوم میخورم. بسیار خوب. فحشت هم نمی دهم. چون اینجا نجف است و علی هست و آه او....
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
5بهخوان
داستان به صورت موازی به روایت زندگی حضرت زینب و خبرنگاری به نام مسعود می‌پردازد که علی‌رغم میل باطنی‌اش به پیاده‌روی اربعین دعوت شده. قسمت حضرت زینب بسیار خواندنی از کار درآمده و بحثی نیست. قسمت مسعود تا نیمه اصلا جذبم نکرد و صرفا می‌خواندم که برسم به قسمت‌های حضرت زینب. اما از نیمه ناگهان موقعیت بسیار عجیبی به وجود می‌آید که بسیار جذاب و خواندنی است. فقط صبر کنید تا به نیمه‌ی داستان مسعود برسید.‌ ارزشش را دارد. -اینکه برادرم این کتاب را به من هدیه داده، در دوست‌داشتنش بی‌تاثیر نیست. -چرخش ناگهانی داستان برای من که عاشق فانتزی هستم دلچسب بود. شاید ضدفانتزی‌ها (اگر وجود داشته باشند) اصلا خوششان نیاید.
2 سال پیش
3بهخوان
کتاب، ماجرای شخصیتی است که علی رغم میل باطنی اش، به پیاده روی اربعین می رود و در این سفر اتفاقاتی برایش می افتد. انتظار بیشتری از کتاب آقای موذنی داشتم. بخش هایی که به حضرت زینب مربوط می شد برایم اصلا جذابیت نداشت. در کل، کتاب مرا جذب نکرد. سوژه ی خوبی داشت که با پرداخت سطحی و پر شتاب از دست رفت.
2 سال پیش
3بهخوان
گفتم بعد از خوندنش باید کمی سکوت کنم. پرسیدند به خاطر تازگی و بکر بودنش یا شکوه و عظمتش. گفتم تازگی و بکر بودنش. اما کمی که فکر کردم دیدم خالی از عظمت هم نیست. اینها همه هست و هیچ کدام نیست. ماجرا اینه که یهو تو سطرهای اول یه کتاب خودت رو در قامت یک مرد میانسال میبینی. و رفته رفته دو نیم میشی. نیمی عارفه، نیمی مسعود. مسعودی که طالب طلبیده شدنه و عارفه ای که از راه رفتنی برادر میترسه. و باز بشی مسعودی که مرد راه نیست و عارفه ای که بی سر و دست شده برای رفتن. مسعودی که راهی میشه و عارفه ای که میرسه. زینب و حسن و حسین و علی و فاطمه داستان رو هزار بار خوندی اما این بار زینب رو جور دیگه ای میبینی. و عارفه ای که زینبه و مسعودی که حسین نیست. اگه این کتاب فقط جواب یه سوال رو داده باشه باید خوندش. چرا عبدالله در کربلا نبود؟ فقط ای کاش مسعود و عارفه داستان بیشتر حضور داشتن. حتی حاج ناصر و رسول و زهره.
2 سال پیش
1بهخوان
شروع جذابی داشت ولی از اواسط داستان پیوستگیش رو از دست داد و نتونست من رو به عنوان مخاطب با خودش همراه کنه.
کتاب های دیگر علی موذنیمشاهده همه