دربارهی کتاب بازیگرتصور می کنی فقط شیطنتِ دل بوده است در یک لحظهخیال می کنی عشق به سراغت آمده و چاره ای نداشته ایشاید هم چنین بوده باشد اما ما آدم هافقط تا امروز و اکنون را نگاه می کنیمو نمی دانیم که لرزشِ دلتا سال های سال و حتی بر زندگی و آیند? فرزندانسایه ای می افکند همیشگی و دامنه دار!شاید اکنون که من هیچ ریشه ای در خود نمی بینمنتیج? آن یک لحظه ای است که دلت لرزیدهو به خیال خودت عشق را تجربه کردیشاید حتی ماندن و مُردن آدم های امروزریشه در آن روزی دارد که می گویم.دلم می خواست بدانم که هستم، از کجایم؟دلم می خواست ریشه هایم را بشناسمو هزاران دل خواستن های دیگر که بی جواب ماندهاز عشق های پنهان تا سکوت های اجباریاز مرگِ عشق تا مُردنِ آدمیو حتی از علاقه ای که ناگاه و اتفاقی رخ می دهدهمه و همه ما رابه بازیگران و تماشاگرانی بدل می کندکه فقط نظاره گر هستیم، نه صحنه گردان!پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه