کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

درباره‌ی کتاب ساراشیدانتشارات ادبی الف منتشر کرد: کورمال کورمال خودم را به سمت صدا رساندم.پرده ای تازه جلوی رویم بود که آن را کنار زدم و سارا را دیدم.توی یک بالکن چهار متری بود.با التماس به در شیشه ای تراس می کوبید و خواهش میکرد نجاتش دهم...
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه