کتاب|

عمومی

درباره‌ی کتاب و حالا پرروترین دختراکل کلاس با تعجب و نفرت به پاتریک زل زده بود.جولین شانه بالا انداخت و گفت : مطمئن باشید خانم رنجبر.اصلا نمی دونم .داخل دودکش چه خبره .پاتریک با عصبانیت داد زد : خیلی هم خوب میدونی !خودت باز چیزی اون جا گذاشتی! فقط برای این که توجه کلاس رو به خودت جلب کنی و به همه بگی خیلی باهوشی!
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر انید بلایتونمشاهده همه