کتاب|

عمومی|

زندگینامه و سفرنامه

درباره‌ی کتاب فیلسوف دلانتشارات کتاب پارسه منتشر کرد:برشی از کتاب فیلسوفان، همه پرسشگرند؛ اما برخی پرسش‌ها از نوع خاصی‌اند. از آن دست پرسش‌هایی که سقراط، فیلسوف محبوب کیرکگور، می‌پرسید؛ پرسش‌هایی که بیشتر برای حیران کردن طرح می‌شوند نه برای پاسخ گرفتن. چون حیرانی، زمین باروری است که در آن احتمال روییدن حکمت هست. در آتن باستان، درحالی‌که همه «به انسانیت خود اطمینان داشتند و مطمیٔن بودند که می‌دانند انسان بودن به چه معناست» سقراط خود را وقف این پرسش کرد: انسان بودن به چه معناست؟ و از همین یکی پرسش‌های دیگری جوانه زد: عدالت چیست؟ شجاعت چیست؟ خاستگاه معرفت ما کجاست؟ مردان دانش‌آموختۀ آتن از پیش جواب‌هایی برای این پرسش‌ها داشتند، اما پرسش‌گری سقراط آنقدر ادامه می‌یافت تا باورهایشان در برخورد با تناقض یا ازهم‌گسیختگی‌شان فرو می‌ریخت.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
1 سال پیش
5بهخوان
وقتی کتاب میخوانی، باید حواست جمع باشد. باید بدانی امکان این هست که تکه‌ای از نویسنده یا کتابی که میخوانی جدا شود و به تو بچسبد. جوری که تکه‌ای از روحت شود و باقی بماند. جوری که هستیِ خود را با آن به حساب آوری و بدون آن تکه، حس گمشدگیِ بخشی از وجودت را داشته باشی. سورن کیرکگور برای من همان تکه است. از یک شب پاییزیِ دو سال پیش که غرق در اضطراب بودم، او را پیدا کردم و با من ماند. در فکر و رفتار و کردارم باقی ماند. مثل دوستی مضطرب که دقیقا مثل خود توست. دوستی که از تو میخواهد فکر کنی که انسان بودن در جهان یعنی چه. دوستی که مدام تو را به زندگی شورمندانه سوق میدهد. دوستی که دل‌نگران این است که مبادا خودت را به اعماق آن کاری که در زندگی می کنی پرتاب نکنی... حالا او را بهتر میشناسم. دوستی‌مان پایدارتر شده و آهنگ صدایش را هر روز در ذهنم می‌شنوم. صدای اضطرابش که مبادا "شاید همه جهان را به دست آوری، اما «منِ خودت» را از دست بدهی". آنچه به راستی نیاز دارم، فهم این است که چه باید بکنم، نه اینکه چه باید بدانم. مهم یافتن یک هدف است. مهم یافتن حقیقتی‌ست که برای من حقیقت باشد، یافتن اندیشه‌ای که حاضر باشم برایش زندگی کنم و بمیرم. تا حتی اگر کل جهان از هم فرو بپاشد، من بتوانم به او چنگ بزنم. این همان چیزی‌ست که به آن نیاز دارم وبرای آن به جان می‌کوشم...
10 ماه پیش
5بهخوان
با خوندن این کتاب، بیشتر از قبل به شخصیت، عقاید و افکار سورن کی‌یرکگور علاقه‌مند شدم. آشنایی با کی‌یرکگور برای من معجزه‌ای بود که فقط خدا می‌تونست برام رقم بزنه. ممنونم که تو تله‌ی پارادوکس زندگی تنها نیستم، ممنونم ازش که به سطحی شدن دین و آموزش دین انقدر اهمیت داده و از راه همگانی زندگی حرف می‌زنه، نه مسیحیت، نه یهودیت، و نه اسلام به اون معنای اشتباه که برای ما جا انداختن(تکلیف، اجبار، فروختن دنیا به آخرت، حلال و حرام، افراط و تفریط، ریا، مفاهیم انتزاعی جهت ارعاب) بلکه در یک کلمه، دین! نسبت داشتن با حقیقتی مطلق در باطن و قلب که در تمام زندگی نمایان می‌شه و اصلا با وجودت کاری می‌کنه که نمی‌تونی سمت چیزی جز حق بری! هنوز مونده تا بشناسمش اما تا همین حد هم خیلی کمکم کرده. اگر با فلسفه آشنایی دارید قطعاً پیشنهادش می‌کنم، هم این کتاب و هم کتاب‌های خود کی‌یرکگور رو.