کتاب|

عمومی

درباره‌ی کتاب دیوانگی«پرفسور یانگ» پایة اصلی دانشکدة ادبیات بود که دورة فوق لیسانس را مدیریت و فصلنامة ادبی را ویرایش می کرد و به تدریس نیز مشغول بود. او که تحرک و کارایی اش همه را متعجب می ساخت به ناگاه در بهار 1989 در حالی که از سلامت کامل جسمانی برخوردار بود سکتة مغزی کرده و همه را دچار شگفتی می سازد. «حیان»، داماد آیندة پرفسور یانگ که به راهنمایی او برای امتحان ورودی دکترای ادبیات کهن در دانشگاه پکن آماده می شد، مسئولیت مراقبت از پرفسور را در بیمارستان برعهده می گیرد. پرفسور در حضور حیان گاهی از کتاب مقدس می گوید، گاهی خود را شهید انقلابی فرض می کند که او را برای اعدام روی زمین می کشند، از قتل می گوید، و گاهی آواز می خواند و می رقصد. حیان در این اندیشه است که چه چیزی باعث شده استادش سکتة مغزی کند؟ آیا صحبت های پرفسور تصویری از زندگی شخصی خود اوست؟ حیان از صحبت های بی محابای پرفسور یانگ به دنبال رازهای زندگی او می گردد.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه