دربارهی کتاب حظ کردیم و افسوس خوردیمگزارش سفر به اروپا
از میان نوشتههای میرزاحسنخان مستوفی الممالک و دوستعلی خان معیرالممالک پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
آقای خسرونژاد مجموعه عکسی رو از پاریس خریداری کردن که به همراهشون تعدادی نامه و دست نوشته بوده... که مربوط به سفر پاریسِ دوستعلی خان معیر الممالک خواهرزاده مظفرالدین شاه و میرزاحسن خان مستوفی از شاهزادگان و درباریان قاجار بوده...
یه سفر مجردی فقط با هدف خوشگذرانی
برام خیلی جالب بود و یک شبه تمومش کردم...
همین...
3 ماه پیش
خوندن سفرنامهای از دوران قاجار، سفرنامهای از سفر شخصی اشرافزادگانی به اروپا، دیدن نوع نگاه آنان به ایران و اروپا و مسائلی که نظر آنان را جلب کرده، من رو مشتاق خوندن این کتاب کرد.
اما اطلاعات کم من از تاریخ دوره قاجار باعث شد استفاده محدودی از این کتاب ببرم. و قطعا این کتاب برای کسانی که اطلاعات خوبی از دوران قاجار دارند قابل تاملتر خواهد بود.
0 سال پیش
5بهخوان
کتاب رو بعد از تموم شدن دانشگاه و همزمان با تب انتخابات ریاست جمهوری خوندم. یکی از خاطرات شیرینم از این کتاب وقتیه که برای یه نشست انتخاباتی رفته بودیم دانشگاه شریف. وقتی تموم شد دوستام رفتن خونه ولی من از خدا خواسته و با ذوق زیاد رفتم تو کتابخانهی شریف و این کتاب رو که همراهم بود خوندم. حتی یادمه خواستم یه چیزی توش بنویسم چیزی نداشتم و از بقل دستیم خودکار قرض گرفتم. کتابخانهشون واقعا با کیفیت بود. کتاب شرح سفر به اروپا از زبان وزرا و صاحب منصبان قاجاری بود. دو تا نکنه از کتاب برام جالب بود:
۱_یکی آمار عجیب و غریب پولها و عدد عجیبتر خریدها. چه پولهای مقروضه و برای مردمی که پای قلمدان نقرهکوب با فلان طرح اسلیمی برای پدر فلان وزیر خرج شد. و سطح دغدغه و نگرانی و تلاش این نمایندگان و مسئولان کشور که در حد همین قلمدان و جای فشنگ و... بود.
۲_فرهنگ شکار خیلی برام عجیب بود. این اشرافزادگان حکومتی با چشم برهم زدنی صرفا برای تفریح و حتی بدون استفاده از گوشت هر حیوان بدبختی رو که از پرنده و چرنده که سر راه میدیدن با تفنگ مبارک شکار میکردن. و این نوع شکار براشون مایهی مباهات هم بود.
4 ماه پیش
4بهخوان
خب همون طور که میدونم من اولین کسی هستم که بعد از چاپ، این کتاب رو در بهخوان میخونه. من دوستش داشتم چون به میزان وقتی که از آدم میگرفت حس و تجربهاش میارزید. جزئیات سفر برام خیلی جذاب بود.عکسها هم همینطور.
همین الان فرض کنید یه توک پا میخواید برید پاریس نمایشگاه سال ۱۹۰۰ اما نه ماشینی وجود داره و نه اتوبانی و نه هواپیمایی. به نظرتون در زمان مظفر الدین شاه از چه مسیری این راه رو میرفتن؟ با چی میرفتن؟ چطوری میگفتن رسیدیم؟ پول کم میآوردن چه میکردن؟ دلتنگ میشدن چی؟ جذاب نیست دونستن اینا؟ برای من جذابه.
ممنونم اطراف.