دربارهی کتاب بوطیقا و زمان: درباره ی سازمان دهی بیت در شعر فارسیبر خندق آکنده ی تهران، در خانه کوچک همسایه، جا که با پرده هایش سرخ دل باختگی انقلاب را در حافظه مهمان ردی به یادگار می گذاشت، حرفی چند به هم گذاشت با بنای بوطیقای نو را در کندن خندقی دیگر بنیان گذارد. هنگام که مهمانان رسیده در گرماگرم تمهید تا سرانجام سازمان انقلاب، حرفی از همسایه شنیدند که حرارتش، شور گفت و گوی آن ها را ذوب کرد و از ریخت انداخت؛ چنین بود که همسایه دعوت پوشیده ی رفقا به سازمان انقلاب را با پیش کشیدن سخن از انقلابی دیگر پاسخ داد: من لنین شرق هستم.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه