دربارهی کتاب تپه تاپالای (عصر داستان)انتشارات عصر داستان منتشر کرد:
دو چشم روشن، خواب از سر دشت پراند و مثل برق خنجر، شب را شکافت، گاز... گاز... گاز... خاک جاده را هوا می کرد و خود را از شیب تپه، بالا می کشید. بالا که رسید، صدای ناله اش فروکش کرد.
.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه