چندین نقد در مورد این کتاب خونده بودم با این مضمون کلی که نویسنده از جنایات محمدرضا پهلوی در کتابش چیزی ننوشته ولی من اصلا چنین چیزی از کتاب برداشت نکردم. اتفاقا برعکس به نظرم خیلی منصفانه به همه زوایای زندگی آخرین پادشاه ایران پرداخته.
برای من طلاییترین قسمت کتاب چند جمله از صفحات پایانی بود. به نظرم لزومی نداره نویسنده حتما فهرستوار از جنایات شاه بنویسه، به جاش میتونه از طلوع و غروبهای دیده نشده،بوسههای تلف شده و عشقهای اتفاق نیفتاده بنویسه.
"واقعا به پایان رسیدهای اما چشمهایت همچنان باز است؛ برخلاف دوران پادشاهیات. و این یعنی پایان همه چیز؛ از جمله، پایان یک عمر پادشاهی؛ سالها خود را بر فراز ابرها دیدن، سی و هفت سال پادشاهی کردن به بهای زندگی دیگران؛ بدون آنکه کوچکترین شباهتی به مرگ داشته باشی. اما حالا آنقدر مردهای که گویی هزاران سال از مرگت میگذرد. در حالیکه جاودانه به نظر میرسیدی. چه عمرها که به خاطر دراز شدن طول عمر تو کوتاه شده ! هیچ میدانی که چند هزار سال عمر به دیگران بدهکاری؟ چند طلوع و غروب به خاطر تو نادیده مانده؟ چه مقدار بوسه تلف شده، چقدر خنده بر لب نیامده، چند عشق اتفاق نیفتاده؟ "
1 سال پیش
5بهخوان
هر چی از این کتاب تعریف کنم کم گفتم. با زاویه دید دوم شخص. نویسنده انگار به ذهن و جان شاه نفوذ کرده. شاهی که خیلی سعی کرد همه جوره اون بالا بالاها باشه اما حساب و کتاب خیلی چیزها رو نکرد. از همون جایی ضربه خورد که فکر میکرد نقطه قوتش است. من واقعا لذت بردم. روایت دائم در حال رفت و برگشت از تخت بیمارستان به گذشته پادشاهی است که حتی میخوان نامی از او نباشه.
2 سال پیش
4بهخوان
خوب بود واقعا. راضی بودم ازش. ولی اصلا مناسب کودک و نوجوان نیست.
1 سال پیش
2بهخوان
حدس میزنم، نویسنده قصد داشته شاه رو ضعیف، مذبذب، متزلزل، دارای شخصیتی شکل نگرفته، درون نگر و ترسو معرفی کند، در همه ی اینها و حتی بالاتر از اینها هم موفق بوده، ولی با چنان افراطی این کارو کرده که شاه رو یه شخصیت ترحم پذیر نشون داده که تقصیر کار هیچ اشتباه و بدی ای نیست! خوب این نقض غرض هستش دیگه
در کل از نظر رمان نویسی خوب بود و اون ستاره ها رو فقط به همون دلیل دادم، ولی موضوع و داستان...