دربارهی کتاب کتاب کتاب کودک دیگر چه…است؟مقالات این کتاب را میتوان در سه بخش تقسیم کرد. بخش نخست مقالاتی است که موضوع آن دغدغه همیشگی نیل گیمن است و در متن آن مخاطب را به کتابخوانی و چرایی آن دعوت کرده و درباره چرایی و چگونگی آن سخن میراند. در بخش دوم او به سراغ ژانر وحشت و داستانهای آن رفته و از چرایی اقبال آنها در زمانه حاضر سخن به میان آورده است. در بخش سوم کتاب اما نقدها و روایتهای موردی گیمن درباره کتابها و داستانهایی که خوانده است را میتوان خواند.
گیمن در میان بسیاری از نوشتهها و مقالات و گفتوگوهای خود همواره از اهمیت کتاب و کتابخوانی گفته است و تأکید میکند که باید به قصد لذت بردن، کتاب بخوانیم. گیمن عقیده دارد که گاهی بزرگسالان از سر خیرخواهی شوق مطالعه را در کودکان از بین میبرند: مثلا آنان را از خواندن آثار دلخواهشان منع میکنند یا آثار ارزشمند، ولی کسلکنندهای را که خودشان میپسندند به آنان تحمیل میکنند. به این ترتیب نسلی بار میآورند که مطالعه را عبث و ملالآور میداند. ما باید اجازه دهیم کودکانمان از نردبان مطالعه بالا بروند. اگر کتابهای دلخواهشان را بخوانند پلهپله به باسوادی نزدیک میشوند. کودکان را از مطالعه دلسرد نکنید. خواندن داستان دروازهٔ مطالعهٔ کتابهاییست که فکر میکنید برایشان مفید است. بهعلاوه، همه با شما همسلیقه نیستند. بچهها متفاوتند. آنها داستانهای دلخواه خودشان را پیدا میکنند.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
کتاب مشتمل بر یادداشتها و سخنرانیهای گیمن است که حکم جستارهایی در موضوعاتی متنوع را دارند. جستارهای نخست که بیان تجربیات و ایدههای عمومی گیمن هستند، جذابند و خلاقانه اما از اواسط کتاب، جستارها غالبا به عالم کتابهای کمیک و بازار آنها میپردازند؛ چیزی که برای من اصلا جذاب نبود. با این حال حتی اگر شده، چند بخش اول کتاب، خصوصاً سخنرانی در مراسم دریافت جایزه نیوبری را بخوانید؛ روایت بزرگ شدن یک کودک در میان کتابدارها و کتابها چیز جذابی است.
3 ماه پیش
3بهخوان
همین اول تکلیفتان را با این کتاب روشن کنم، اصلا قرار نیست در این کتاب بفهمید کتاب کودک چه است، این کتاب یادداشتها و سخنرانیهای پراکنده نیل گیمن، این نویسنده طراز اول فانتزی است.
بعضی از یادداشتها مقدمههایی هستند که نیل گیمن بر کتاب دوستانش نوشته است که من یادداشتهایش برای دایانا وین جونز، داگلاس آدامز و تری پرچت را دوست داشتم. چون این نویسندهها را هم دوست دارم.
در سخنرانیهایش، گیمن، از آرزوهایش میگوید. از تجربههایش در کمیکنویسی، از فانتزیهایی که ساده شکل گرفتند و بعد جهانی ساختند مثل کتاب گورستان.
من خواندن این کتاب را دوست داشتم هر چند نمیدانم توصیهاش میتواند برای بقیه راهگشا باشد یا نه.
و نکتهای که از گیمن یاد گرفتم این است که ایدههایم را جدی بگیرم و بنویسمشان. حتی اگر چاپ نشوند.
این دیگر برداشت خودم است: ایده نوشته شده، ایده زنده است. ایدههای ننوشته، قبل از تولد مردهاند.