کتاب|

عمومی|

ادبیات|

متون کهن|

متون کهن ایران

درباره‌ی کتاب تمهیدات (گالینگور)انتشارات منوچهری منتشر کرد:تمهیدات اطلاعات فراوانی در باره مباحث عرفانی و بسیاری از صوفیان در اختیار ما قرار می‌دهد که اگر این کتاب نبود نام و اقوال آن صوفیان ناشناخته می‌ماند، از این حیث یکی از آثار مهم عرفان اسلامی و ایرانی پیش از ابن عربی به شمار می‌رود که بیش از هشتصد سال مورد مطالعه و مداقه اهل تصوف در ایران و هند و دیگر نواحی جنوب آسیا بوده است.عین القضاة در این اثر مطالب پیچیده و مشکل عرفانی را با مثالهای ساده توضیح داده و از اشعار فارسی و عربی و تشبیهات و تمثیلات بسیاری استفاده کرده است. همچنین تقریباً بعد از هر چند جمله، آیاتی از قرآن و روایاتی از پیامبر اکرم آورده است.تمهیدات شامل ده تمهید (اصل) است.← تمهید نخست کتابعین القضاة در تمهید نخست، به تمایز میان علم مکتسب و لدنّی پرداخته است. او برای بحث در باره علم شهودی، که مستقیماً از خداوند نشئت می‌گیرد، سخن خود را با مطالبی در باره قرآن و هستی پیامبر اسلام آغاز کرده است. به عقیده او، «صورت بینان» و «ظاهرجویان» صرفاً به جنبه بشری حضرت محمد صلی اللّه علیه وآله وسلم و صورت ظاهر او و قرآن نگریسته اند، اما حقیقت باطنی و روحانی آن‌ها را در نیافته اند. به نظر عین القضاة، آنچه صورت بینان از آن بی بهره اند، بصیرت است، حال آن‌که تنها با قوه بصیرت می‌توان حقیقت عمیقتری را که در وجود پیامبر هست دریافت. از این نظر، حضرت محمد بشری نیست که‌ به‌طور اتفاقی از موهبت وحی برخوردار شده باشد، بلکه نور است. او در جای دیگری از این کتاب [11]نیز اصل آفرینش را نور محمد صلی اللّه علیه وآله وسلم می‌داند و...
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
4بهخوان
تمهیدات عارفانه عین القضات همدانی نثری روان و قابل فهم دارد اگرچه در ان از آیات و احادیث عربی به کرات استفاده شده و برای بهره کامل بردن از آن دانستن زبان عربی لازم است. با اینحال بدون یادداشتن عربی هم به قدری نکات جان سوز و ابیات دل نواز در آن زیاد است که همه کسانی که به عرفان و خوانش هنری از دین(به تعبیر استاد شفیعی کدکنی) علاقه مندند حتما از مطالعه "تمهیدات" حظ لازم را خواهند برد. در اینجا تمهید شماره 468 را که بعد از آن با ذکر یک تمهید دیگر کتاب پایان می گیرد، عیناً می آورم: دریغا علم پایان ندارد، و ما به پایان نخواهیم رسیدن. و البتّه میخواهیم که ما بدو در رسیم، و نخواهم رسیدن: نه علم داریم و نه جهل، نه طلب داریم و نه ترک، نه حاصل داریم و نه بیحاصلی، نه مستیم و نه هشیار، نه با خودیم و نه با او. از این سخت تر، چه محنت باشد! گویی کی باشد که از قیل و قال نجات یابیم؟! نه دست رسد به زلف یاری که مراست نه کم شود از سرم خماری که مراست هرچند که بدین واقعه در می نگرم درد دل عالمیت کاری که مراست
1 سال پیش
5بهخوان
«اگر آنچه بت‌پرستان دیدند در بت‌پرستی تو نیز ببینی، بت‌پرست شوی، و هفتاد و دو مذهب جمله مذاهب راه خدا آمد.»
کتاب های دیگر عین القضاه همدانیمشاهده همه