البته من این کتاب را با ترجمهی «محمد مهدی رضایی» تهیه کردم.
این ترجمه را «آقای خامنهای» سفارش کردند و من تا اینجای کار واقعا لذت بردم.
این کتاب را نباید یک ماه و دو ماه تمامش کرد باید جرعه جرعه نوشیدش. شاید خواندنش یکی دوسال به درازا بکشد. وقتی هر شب یکی دو صفحه از آن را با دقت بخوانی
....
کتاب را تمام کردم. به نظرم باید پاهای امام سجاد را بوسه باران کرد. این کتاب درمان دردهای بشر است، روح آدمی را آرام میکند. وقتی میخوانی انگار حرفهای توست که نمیدانستی چطور باید به خدا میگفتی و امام سجادِ عزیز و دانشمند راه را برایت هموار کرده است. حرفهایت را از اعماق وجودت بیرون کشیده و به زبانت رسانده
2 سال پیش
5بهخوان
سالها پیش در دیدار و گفتگویی صمیمانه با رییس یکی از دانشکده های الهیات مسیحی که کارکردش -مانند حوزه های علمیه ما- تربیت روحانیون و مبلغان دینی بود، سخن به اهل بیت پیامبر رسید و او گفت: بخشی از نیایشهای امام سجاد، علی بن الحسین را به عنوان مناجات محراب روز یکشنبه خود برگزیده ام و به کشیش های جوان نیز تعلیم داده ام.
من با شوق و شگفتی از او پرسیدم: با چه معیاری این بخش را از نیایشهای صحیفه سجادیه انتخاب کرده اید؟ او پاسخ داد: من صحیفه سجادیه را ندارم و این دعا را به صورت اتفاقی در یکی از نشریات دیده ام. وقتی در دیدار بعد یک نسخه صحیفه سجادیه را برای او هدیه بردم، بسیار خوشحال شد و با قدرشناسی و خوشنودی آن را هدیه ای گرانبها دانست.
بعدها که تجربه های عجیب و مشابهی را از دوستان خود شنیدم و ترجمه مقدمه اسلام پژوه و شرق شناس مشهور، خانم آن ماری شیمل در مقدمه ترجمه آلمانی اش از صحیفه سجادیه را خواندم، هر بار دچار حسی دوگانه و متفاوت شدم؛
از سویی شگفتی و خوشوقتی از اعجاب و تحسین نخبگان غیر مسلمان یا غیر شیعیان در نخستین مواجهه و آشنایی با این کتاب بزرگ و استثنایی، و از سوی دیگر تحسر و شرمندگی از کوتاهی و قدرناشناسی خودمان نسبت به این گوهر قیمتی و گنجینه کم نظیر.
بیهوده نیست که این کتاب، "خواهر قرآن" و بعد از قرآن کریم و نهج البلاغه سومین کتاب کلاسیک در متون دینی اسلامی و برجسته ترین اثر مکتوب در متون معرفتی با قالب مناجات و نیایش به شمار میآید.
اگر فرازهای طوفانی و حیرت انگیز خطبه های امام سجاد در کوفه و شام به دست ما نمیرسید، اگر عبارات نغز و مضامین عمیق رساله حقوق زین العابدین نبود، اگر از سیره ستایش برانگیز و تجربه های درخشان دوران سخت و پرفراز و نشیب زندگانی علی بن الحسین نقلی در تاریخ یافت نمیشد، اگر از آن امام همام هیچ اثری جز این کتاب باقی نمیماند، صحیفه سجادیه به تنهایی برای نشان دادن عظمت و منزلت والای حضرتش کافی بود و اهل دانش و آگاهی را انگشت به دهان و چشم بر آسمان میگذاشت.
این کتاب را زبور آل محمد و انجیل اهل بیت نامیده اند، زیرا همه کلمات و جمله های آن بوی روحانیت آسمان و رایحه معنویت عالم غیب میپراکنند و شاید به همین سبب، مخاطبانی از ادیان و اقوام گوناگون شیفتهاش میشوند و با آن انس میگیرند و غذای روح خود را در آن میجویند.
صحیفه سجادیه، گرچه کاملا هویت اسلامی و شناسنامه اهل بیت پیامبر را دارد، ولی به آیین و مذهب خاصی منحصر نمیشود. وگرچه روی خطابش با خداست، اما در حقیقت با "انسان" سخن میگوید و نیاز درونی هر انسانی از هر محیط و موقعیت و خاستگاهی را در برمی گیرد.
از این کتاب ارجمند، در زبان فارسی ترجمه های متنوع و متعددی در دست است که غالبا خواندنی و ارزشمند و قابل استفاده اند و انتخاب یک ترجمه از میان همه آنها چندان آسان نیست، اما در مجموع و با معیارهایی چون صلابت قلم، دقت علمی، خوشخوانی و روانی، زیبایی نثر امروزین فارسی و کیفیت عرضه اثر، شاید بتوان ترجمه دکتر سید علی موسوی گرمارودی را به عنوان یک ترجمه گزیده معرفی کرد.
استاد موسوی گرمارودی، از سویی پیشینه تحصیل و فراگیری علوم بلاغت زبان عربی را در بالاترین سطوح داشته و از سوی دیگر یکی از برترین چهره های ادبی معاصر در نثر و شعر فارسی است و به همین سبب، جدا از آثار پژوهشی و تألیفات ادبی، ترجمه های او از قرآن کریم و نهج البلاغه خواندنی و بسیار قابل توجه هستند.
زبان ترجمه او از صحیفه برای خواننده عمومی بسیار روان و شیرین و جذاب است و در عین حال رنگی از فخامت متن و اصالت تاریخی آن دارد و احساس دلپذیری از درک و دریافت مضامین زبان مبدأ را در خواننده ایجاد میکند.
علاوه بر مقدمه خواندنی مترجم که با عنوان سرسخن در ابتدای کتاب آمده، پانوشتهای دقیق و منابع بخش پایانی بر غنای این اثر افزوده است.
سیزدهمین چاپ این کتاب (با ویرایش مجدد و کامل مترجم) با سر و شکلی مطبوع و کاغذ سبک منتشر شده و صفحه آرایی زیبا و طراحی خوب و حجم کاربردی و خوش دستی دارد.
(به تاریخ ۱۳۹۹/۶/۱۹ از سری یادداشتهای «صد کتاب قبل از صدسالگی!» در روزنامهی شهرآرا)
2 سال پیش
5بهخوان
بعد از خواندن انسان دویست و پنجاه ساله و این موضوع که مبارزه ی حضرت زین العابدین (ع) با این دعا ها بوده استُ خواستم با دید دیگری این کتاب را بخوانم. یعنی نه صرفا با دید دعا های یک انسان (کامل) با خدا. که البته خود این هم کم چیزی نیست.
چون حتما باید هر روز تعداد صفحات خاصی را می خواندم، روز هایی که کار داشتم سریع و بدون ترجمه می خواندم ولی در بخش هایی که تامل بیشتری کردم، موارد مربوط به سبک زندگی جالبی دیدم. ( شاید چون درگیری ذهنی این روز هایم سبک زندگی ست این موارد بیشتر توجهم را جلب کرد.)
دوباره و حتی چندباره باید بخوانمش.
پی نوشت: اولین بار که جذب شدم صحیفه ی سجادیه را بخوانم، بعد از خواندن کتاب بیوتن بود:
اللهم ارحم من لا یرحم العباد، واقبل من لا یقبل البلاد
8 ماه پیش
5بهخوان
به نام خدا
متن صحیفه سجادیه نیازی به معرفی ندارد و همچنین از نقد فراتر است اما درباره ترجمه آن میتوان نکات مختصری گفت.
آشنایی با ترجمه استاد گرمارودی از این متن مقدس سبب شد تا من برای بار نخست شروع به خواندن آن کنم. چرا که تا قبل از آن، تسلط به عربی نداشتم و ترجمهای که اینگونه به دل بنشیند نیز سراغ نداشتم.
روش ترجمه طبق گفته خود استاد، زبان معیار همراه اندکی باستانگرایی بوده، تا سایهای از قدمت متن در برگردان مشخص باشد. بنابراین متن در عین روانی، ادبی و کهن هم هست.
دکتر گرمارودی تا جایی که زیادهروی نبوده و معنا فدا نمیشده از برابرنهاده های فارسی استفاده کردهاند و اینطور نبوده که مانند برخی مترجمان بعضی کلمات عربی را عیناً تکرار کنند. ( مانند ترجمهی: جبروت به جبروت، عظمت به عظمت، عزت به عزت، و مانند آن! )
از آن جا که آقای گرمارودی شخصیت پژوهشگری دارند کتاب پر است از پینوشتهای مفید که اغلب منبع ترجمه کلمهای خاص را گفتهاند.
متن فراز دوازدهم و سیزدهم از نیایش چهل و ششم صحیفه سجادیه همراه با ترجمه و پینوشت سید علی موسوی گرمارودی :
انْصَرَفَتِ الآْمَالُ دُونَ مَدَى كَرَمِكَ بِالْحَاجَاتِ، وَ امْتَلَأَتْ بِفَيْضِ جُودِكَ أَوْعِيَةُ الطَّلِبَاتِ، وَ تَفَسَّخَتْ دُونَ بُلُوغِ نَعْتِكَ الصِّفَاتُ، فَلَكَ الْعُلُوُّ الْأَعْلَى فَوْقَ كُلِّ عَالٍ، وَ الْجَلَالُ الْأَمْجَدُ فَوْقَ كُلِّ جَلَالٍ
آرزوها پیش از آنکه به منتهای کرمت برسند، با نیازهای برآورده، باز میگردند و جامهای درخواست، از فیض تو سرشار میشوند و توصیفها پیش از رسیدن به حقیقتِ ستایش تو از هم میپاشند(۵٢٧)؛ پس فرابرترا که تویی بر فراز هر فرازمند و شکوه والاتر توراست برتر از هر شکوه دیگر.
۵٢٧. تَفسّخ: عَجَزَ و ضَعُفَ / تَقَطَّع
(ریاض السالکین، ج ۶، ص ٢١۴)
كُلُّ جَلِيلٍ عِنْدَكَ صَغِيرٌ، وَ كُلُّ شَرِيفٍ فِي جَنْبِ شَرَفِكَ حَقِيرٌ، خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَيْرِكَ، وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلَّا لَكَ، وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلَّا بِكَ، وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلَّا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَكَ
هر بزرگی در برابر تو خرد و هر شریفی در کنار شرف تو، ناچیز است هرکه جز به تو رو کرد، ناامید شد و هرکس جز از تو چیزی خواست، زیان دید و هرکه جز به درگاه تو فرود آمد(۵٢٨)، تباه گردید. و هرکه جز از سرزمین سرسبز فضل تو خرّمی خواست، دچار خشکسالی شد.
۵٢٨. اِلمام: فرود آمدن
(مصادراللّغه ص ٩۴)
خدایش حفظ و رحمت کناد! که ما را با صحیفه مأنوس کرد.
آمین...