چند جایی خوانده بودم که جلال آل احمد تلگرافی مینویسد و بنظرم این بهترین توصیف برای نثر اوست.
کوتاه، صریح و روان اطلاعات را به خواننده میدهد و سرش را با خیالات گرم نمیکند.
تنها از واقعیت و بیشتر از خاطرات خودش مینویسد.
مجموعه داستان زن زیادی را از پنج داستان بیشتر دوست داشتم.
پیشنهاد میکنم بعد از خواندن داستان ها نقد آثار را هم در اینترنت جستجو کنید و بخوانید.
3 سال پیش
4بهخوان
«در خاطرهایی که مسلما فراموشم کرده بودند، دوباره جا گرفته بودم.»
10 ماه پیش
4بهخوان
نسبت مقدمه ی کتاب رو با بقیه کتاب اصلا متوجه نشدم
که چرا ترجمه ی انجیل برنابا_ که بسیار سخت بود و بعضی از فصل های آن تکرار شده بود_ آورده شده بود .
و اما کتاب شامل نه داستان کوتاه بود که دو تای آنها از همه کوتاه تر بود.
اولین بار بود قلم جلال آل احمد رو میخوندم و البته انتظار بیشتری داشتم اما باز هم لذت بردم از قلم و داستان ها .
2 ماه پیش
4.5بهخوان
بیشتر شخصیتهای این مجموعه داستان، زن یا معلم بودند. شخصیتپردازی زنها خیلی خوب صورت گرفته بود و طرز تفکر سنتیِ جامعه نسبت به زن را نشان میداد. قلم جلال هم مثل همیشه عالی و دلنشین بود.
"عکاس بامعرفت" داستان جالبی داشت و با چاشنیِ طنز نوشته شده بود.
درعوض داستان "خداداد خان" کشش کمتری داشت.
داستان "مسلول" را فوقالعاده دوست داشتم. شايد خیلی بیربط باشد ولی یک جاهایی از آن یاد فیلم "پابرهنه در بهشت" افتادم 😅
داستان "زن زیادی" هم خیلی قشنگ نوشته شده بود و انتخاب واژگانش دستمریزاد داشت؛ آنقدر لحن خوب درآمده بود که لذت خواندن داستان را دوچندان میکرد.