کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

درباره‌ی کتاب حافظ هفتانتشارات سوره مهر منتشر کرد: فریدون به نیم‌رخ پانوسیان خیره می‌شود و می‌پرسد: «با اون دوست حزب‌اللهی‌ت چی‌کار کردی؟» دو روزه تنهایی رفته. رفیقت واقعا نویسنده‌ست. کارش بد نیست. تعهدی به اون داری؟ پانوسیان دنده عوض می‌کند. برمی‌گردد و به فریدون نگاه می‌اندازد. ازش خوشم می‌آد. نه به خاطر اعتقادش. زندگی عجیبی داره؛ هشت سال توی جنگ، جانباز شیمیایی، تنش پر از ترکش، کپسول اکسیژن به پشتش؛ مثل غواصا! صورتش، انگار مارپوست می‌اندازه. نویسنده‌ست، دیدگاهش هم منطقیه. حتی داستانای جنگش نگاهی انسانی داره به آدمای جنگ و بازماندگان جنگ. فریدون، ما درست می‌گیم یا اون؟... حقیقت کجاست؟!...دیده‌بان...!وای پیدا کردم!!!... پا را فشار می‌دهد روی ترمز.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر اکبر صحراییمشاهده همه