کتاب|

عمومی

درباره‌ی کتاب یک شنبه گذشته پولدار بودم! هرگز، امکان ندارد، اصلا... آه... الکساندر دوست ندارد که بهترین دوستش، پل، را ترک کند. یا ریچل، بهترین پرستار بچه ای که می شناسد و یا خانواده بالدوین را که یک گربه خوشگل دارند و یا خانم و آقای اوبردورفر که همیشه در جشن ها به او هدیه های خوب می دهند. الکساندر نمی تواند همه دوستانش را ترک کند. آخر خانواده اش می خواهند در شهر دیگری زندگی کنند. الکساندر نمی خواهد برود. صدایش را می شنوید؟ فروشگاه اینترنتی سی بک
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه