کتاب|

عمومی

درباره‌ی کتاب دردسر دندان امروز قتی زنگ تفریح خورد،بهترین دوستمرابی دوان دوان داخل کلاس شد و چیزی نمانده بود که مرا نقش زمین کند. به او گفتم:«آهای!مراقب باش» رابی بالا و پایین میپرید و دست هایش را در هوا تکان می داد و داد میزد:«دندانم افتاد!دندانم افتاد!»
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر ابی کلاینمشاهده همه