کتاب|

عمومی|

نمایشنامه

درباره‌ی کتاب زنان فنیقیانتشارات بیدگل منتشر کرد:زنان فنیقی با داشتن شخصیت‌های نمایشی شناخته شده و گوناگونی چون ادیپوس، یوکاسته، آنتیگنه، کرئن، تیرزیاس، پولونیکس، اتئوکلس و منوسئوس یکی از پرشخصیت‌ترین و پیچیده‌ترین نمایشنامه‌های اوریپید است. این نمایشنامه، که نخستین بار حدود 409 پیش از میلاد بر صحنه رفته است، تاریخ شوم خاندان لائیوس را پس از سقوط تراژیک ادیپوس، پادشاه تبای روایت می‌کند. اوریپید در این نمایشنامۀ تجربی که ساختاری کمابیش اپیزودیک دارد با دور شدن از شکل بسته درام‌پردازی در سودای آن است که تصویر تمام‌نمای افسونگری از شهر تبای بیافریند.| اوریپید یکی از سه تراژدی‌نویس مهم عصر زرین درام یونان است که منتقدان قدیم و جدید او را درام‌پردازی سنت‌شکن، نوآور و نامتعارف می‌دانند. او در یکی از سال‌های دهۀ 480 پیش از میلاد در بخش شرقی آتن، زاده شد. اطلاعات کمی از زندگی او در دست است. نخستین نمایشنامۀ او، یک‌سال پس از مرگ آیسخولوس در سال 455 پیش از میلاد بر صحنه رفت و او مقام سوم را کسب کرد. در سال 441 پیش از میلاد به نخستیم پیروزی‌اش دست یافت. می‌گویند بیش از 90 نمایشنامه نوشته است و امروزه نوزده نمایشنامه از او موجود است. ممکن است نمایشنامۀ رسوس از او نباشد. آخرین باری که در آتن به رقابت پرداخت، در سال 408 پیش از میلاد با نمایشنامۀ اورستس بود. سپس به مقدونیه و دربار آرخلائوس رفت و نمایشنامه‌ای به نام این پادشاه نوشت. اوریپید در سال 406 پیش از میلاد در مقدونیه، حین نگارش نمایشنامۀ کاهنه‌های باکوس درگذشت.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
4بهخوان
یکی از تراژدی های باقی مانده از دوران باستان که به جریان درگیری دو پسر ادیپ میپردازه ، روایتی که قبلا آیسخولوس در هفت دشمن تبس بهش پرداخته بود ولی اینجا کمی روایت متفاوته. تراژدی های یونان رو باید خوند چون به شدت جذاب و تاثیر گذارن.
0 سال پیش
4بهخوان
نمایشنامه ای ضدجنگ ومیهن پرستانه با مونولوگی(تک گویی) آغاز میشود که تقریبا تمام اتفاقات آتی را تاحدودی لو میدهدوشرایط ازدیدگاه یک شخصیت شرح داده میشود. برخلاف دیگر آثار اوریپید که همگی نام شخصیت اصلی (الکترا،مدآ،هلن....) را داشتند این نمایشنامه به نام گروه همسرایان نامیده شده است. 🔻اوریپید در این نمایشنامه به روایتِ تاریخِ نامتعارف و ناخجستۀ خاندان لائیوس بعد از سقوط اُدیپوس، پادشاه تبای، پرداخته است. همیشه هرقصه ای که واقعه برادرکشی را نقل کند ناخواسته قصه هابیل وقابیل را برایمان  تداعی میکند حال نمیدانم آن زمان اوریپید  ابن نمایشنامه را مهلم از این قصه نوشته است یا نه؟! 🔻در این نمایشنامهٔ پرشخصیت و هنجارشکن وبه‌شدت تراژیک، این ژانر را برایمان معنا می‌کند. ادیپوس(درزبان یونانی یعنی پسری باپاهای ورم کرده) که در کودکی به‌قصد نابودی از قصر پدرش رانده‌شده، پس از سال‌ها و بی‌خبر از همه‌جا، پدرش را به قتل می‌رساند. و مادرش یوکاسته را به همسری می‌گیرد(ناآگاهانه). اما بعد از باخبری، این بار گناهْ ادیپوسِ پادشاه را ویران می‌کند، ودوچشم خودرا از حدقه در می آورد،وی ضعیف و نابینا به دست پسرانش( اتئوکلس و پولونیکس) به زندان می‌افتد. تا شهر از نکبت او در امان باشد. تخت پادشاهی خالی است و ولیعهدهای جوان تصمیم می‌گیرند با تعویض مقام، هرکدام یک سال به تبای حکومت کنند. ابتدا نوبت اتئوکلس است و البته که لذت حکم‌رانی او را در خودش می‌بلعد و قدرت‌طلبی، دو برادر را برابر هم قرار می‌دهد. حالا پولونیکس داماد پادشاه آرگوس شده. و با حمایت او، برای بازپس گرفتن سهمش از پادشاهی، به تبای لشکرکشی می‌کند.درکتاب آیسخولوس که قبل مطالعه کردم( در نمایشنامه هفت دشمن تبس)هم ماجرای نبرد این دوبرادر ذکر شده بود. دوشخصیت اصلی زن یعنی آنتیگونه و یوکاسته درکنار گروه همسرایان(زنان فنیقی)به پیشروی قصه کمک می کنند.دراین کتاب همچون دیگر تراژدی های یونان وقایع دلخراش جنگها نمایش داده نمیشود وتوسط پیک یا قاصدی فقط بیان میشوند. 🔻برای خواندن کتاب بهتر است پیش زمینه ای از نام خدایان واساطیر یونان داشت.
1 سال پیش
3بهخوان
این نمایشنامه یکی از مهجورترین نمایشنامه‌های اوریپیده... در حدی که حتی یک عکس هم از یک اجرای درست و درمون از این نمایشنامه پیدا نکردم... خیلی‌ها هم می‌گن بیشتر بخش نمایشنامه بعد از اوریپید توسط کسان دیگری به متن اضافه شده و حتی بعضی‌ها معتقدن این نمایشنامه کلاً توسط افراد دیگری و به نام اوریپید منتشر شده. به هر حال، این نمایشنامه از لحاظ تاریخی بعد از ادیپ شهریار سوفوکل و قبل از آنتیگنه و ادیپ در کلونوس قرار می‌گیره و به داستان هر سه‌ی این‌ها هم اشاره می‌کنه... البته گویا اوریپید درباره‌ی ادیپ و آنتیگنه هم نمایشنامه‌هایی داشته که به دست ما نرسیده! نکته‌ی جالب این نمایشنامه برای من اسمش بود... در حالی که تمام نمایشنامه‌های یونانی‌ای که دیده بودم تا حالا به اسم قهرمانشون مزین شده بود (مثل ادیپ، الکترا، هلن و...) این نمایشنامه اسمش به گروه همسرایان اشاره می‌کنه! در واقع زنانی فینیقی که در صحنه حاضرند و داستان رو نظاره می‌کنن و در جاهایی اشعاری رو می‌خونند! حالا برام این سؤال پیش اومده که آیا خود نویسندگان یونانی برای آثارشون اسم گذاشتند یا این اسم‌ها محصول دوران مدرنه؟ اگه کسی می‌دونه کمکم کنه!
کتاب های دیگر اوریپیدمشاهده همه