کتاب|

عمومی|

روان‌شناسی|

روانکاوی

درباره‌ی کتاب بی منطقی های هر روز ماانتشارات شباهنگ منتشر کرد: در زندگی وقتی پای انتخاب به میان می‌آید، تصور ما این است که با اختیار عمل می‌کنیم؛ فکر می‌کنیم که انتخاب ما هوشمندانه ومنطقی است. آیا واقعا همین‌طور است؟ دن آریلی متخصص اقتصاد رفتاری در انستیتو تکنولوژی ماساچوست (MIT) در یک رشته آزمایش‌های روشنگرانه و اغلب حیرت‌انگیز، فرضیات عام در مورد بنیاد عقلانی رفتارهای ما را مردود می‌شمارد. آریلی تجربیات روزمره را با شیوه‌ای جدید از تحقیقات درهم می‌آمیزد و نشان می‌دهد که چگونه توانایی استدلال عقلانی ما توسط انتظارات، احساسات، هنجارهای اجتماعی و سایر نیروهای نامرئی و ظاهرا غیر منطقی از مسیر خود منحرف می‌شود. آریلی آشکار می‌کند که نه تنها هر روز خطاهای ساده و بس حیرت‌انگیزی انجام می‌دهیم، بلکه اشتباهات یکسان را تکرار می‌کنیم. مدام در حال پرداخت اضافی، ناچیز شمردن مشکلات و وقت‌کشی هستیم. قادر به درک اثر شگرف احساسات بر خواسته‌های خود نیستیم و برای داشته‌های قبلی خود ارزشی بیش از حد قائلیم. با این وجود، این رفتارهای گمراه کننده نه تصادفی هستند ونه بی‌معنا. این رفتارها ضابطه‌مند و قابل پیش‌بینی هستند و عملکرد ما را به طرزی قابل پیش‌بینی غیر منطقی می‌سازند. آریلی شرح می‌دهد که برای تصمیم درست‌تر- از نوشیدن قهوه تا کاهش وزن و از خرید اتومبیل بگیریم. بی‌منطقی‌های هر روز ما روش مراوده با جهان پیرامون را تغییر خواهد داد-هر بار با یک تصمیم پیش پا افتاده
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
3 سال پیش
5بهخوان
پیشنهاد می کنم قبل از خواندن کتاب تد تاک دن آریلی با موضوع predictable irrational را ببینید. اینطوری حسابی مشتری خواندن کتاب می شوید. کتاب در کل در باره‌ی اشتباهاتی است که انسان‌ها به طور قابل پیش‌بینی انجام می‌دهند است. در فصل اول با استفاده از خطا‌ی دید توضیح می‌دهد که چطور می‌شود انسان یک اشتباه را به صورت تکرار شونده و قابل پیش‌بینی انجام دهد. توضیح می‌دهد که دانستن این‌که چیزی اشتباه است لزومن باعث نمی‌شود که دیگر آن را تکرار نکند. نویسنده با انجام آزمایش‌هایی بعضی از این اشتباهات را نشان می‌دهد. آزمایش مقایسه (نسخه‌ی دیجیتال ارزان، چاپی گران، چاپی و دیجیتال گران) با این آزمایش نشان می‌دهد برای این‌که خریدار را قانع کنید که چیزی که گران‌تر است اما لزومن خرید آن عقلانی نیست را بخرد کافی است جنسی مشابه آن اما با کیفیت اندکی پایین‌تر را هم در گزینه‌ها قرار دهیم. با این ترفند ذهن از انتخاب عاقلانه دور می‌شود و گزینه‌ای را انتخاب می‌کند که نسبت به گزینه‌ی مشابه برتری (حتا جزئی) دارد. نویسنده ادعا می‌کند ذهن از این‌که نتواند چند گزینه را با هم مقایسه کند فرار می‌کند و ترجیح می‌دهد گزینه‌ای را انتخاب کند که قادر به مقایسه‌ی آن هست. آزمایش anchor یا لنگر در این آزمایش نویسنده از شرکت‌کنندگان می‌خواهد که در بالای برگه‌ی سوال دو رقم آخر شماره‌ی ملی‌شان را بنویسند و در مقابل آن کلمه‌ی دلار را بنویسند. سپس لیستی از اجناس به آن‌ها ارائه شد و از آن‌ها خواسته شد مقدار پولی که حاضرند بابت آن کالا بپردازند (willingness to pay) شان را بنویسند. گروهی که شماره ملی‌شان بین ۸۰ تا ۹۹ بود تا سه برابر بیش‌تر حاضر به پرداخت برای کالای مشابه را داشتند نسبت به کسانی که شماره‌شان بین ۰۰ تا ۲۰ بود! به این پدیده لنگر می‌گویند. ذهن برای یک قیمت لنگر می‌اندازد. وقتی شما یک بار چیزی را با قیمتی خریداری می‌کنید دیگر به این راحتی‌ها حاضر به افزایش آن قیمت نیستید. و برعکس. اگر بار اول گران خرید کنید در آینده هم willingness to pay بیش‌تری خواهید داشت. فصل ۳ یا هزینه‌ی مجانی! The cost of zero cost در این فصل از قدرت کلمه‌ی «مجانی» در تبلیغات استفاده می‌کند. اشتباه قابل پیش‌بینی که اتفاق می‌افتد این است که مردم هزینه‌ی فرصت کالا‌های مجانی را حساب نمی‌کنند. مثلن در آزمایش. یک شکلات گران قیمت و یک شکلات بسیار ارزان در مغازه‌ای عرضه می‌شود. و این شرط را داشت که هر شخص فقط از یک نوع شکلات می‌تواند خرید کند. شکلات گران و ارزان هر کدام مقداری فروش داشتند. در مرحله‌ی بعد به یک مقدار به هر دو تخفیف داده شد. مقدار فروش تغییر چندانی نکرد اما وقتی به اندازه‌ی قیمت شکلات ارزان‌تر از قیمت هر دو کم کرد (طوری که شکلات ارزان تبدیل به شکلات مجانی شد) در این حالت تقریبن تمام مراجعه کنندگان شکلات مجانی را انتخاب کردند. در حالی که با این کار از یک مقدار تخفیف بهره بردند اما هزینه‌ی فرصت داشتن شکلات مرغوب‌تر را از دست دادند. یا در مورد هزینه‌ی فرصت بودن در صف برای گرفتن یک کالای مجانی فصل ۴ در باره‌ی هزینه‌های مالی و هزینه‌های اجتماعی است. فصل ۵ درباره‌ی تاثیر تحریک بر تصمیم‌گیری است. فصل ۶ در باره‌ی اهمال‌کاری و خودکنترلی است. procrastination and self control آزمایش جالبی که نویسنده انجام داده این است که در ترمی سه دسته دانش‌جو داشته به یک دسته به صورت دیکتاتوری سه ددلاین برای انجام تمریناتشان داده. به یک دسته هیچ ددلاینی نداره به جز ددلاین نهایی که انتهای ترم بوده. به دسته‌ی آخر اجازه داده که در ابتدای ترم خودشان ددلاین‌ها را تعیین کنند و سپس طبق ددلاین تعیین شده برخورد کرده. دسته‌ی اول بهترین نمره را کسب کردند! دسته‌ی آخر در رتبه‌ی دوم. نشان می‌دهد که انسان‌ها درک درستی از اهمال کاری خود ندارند! فصل ۷ در باره‌ی احساس مالکیت است. می‌گوید مالکیت چیز ارزشمندی است. برای مثال وقتی شرکتی اجازه‌ می‌دهد که کالایش را به صورت تستی استفاده کنید و سپس پول آن را در صورت تمایل پرداخت کنید دارد از این تکنیک استفاده می‌کند. احساس خوب مالک بودن چیزی مانع می‌شود که در صورتی که رضایت ندارد آن را پس بدهد. وقتی چیزی را برای فروش می‌گذاریم تمام خاطراتی که با آن داریم بعلاوه‌ی قیمت واقعی آن می‌شود. ولی وقتی چیزی را می‌خواهیم بخریم این حس وجود ندارد. پس قیمت فروش همیشه از قیمت خرید بالاتر تخمین زده می‌شود. یک ترفند تبلیغاتی این است که برای ایجاد حس مالکیت، کمک کند که مشتری خودش را مالک آن احساس کند و این می‌تواند با تصویر سازی واقعی و زنده انجام شود فصل ۸ در باره‌ی باز گذاشتن درهاست. در یک جمله. در‌های اضافه‌ی زندگی‌ات را ببند. چون باز نگه‌داشتن آن‌ها هزینه‌بر است و نیازی نیست این هزینه را بپردازی. فصل ۹ در باره‌ی تاثیر انتظار بر روی حواس است.
3 سال پیش
4بهخوان
کتاب جالبی بود. بیشتر از کتاب آشنایی با رشته اقتصاد رفتاری برایم جالب بود، دانستن تفسیر بسیاری از رفتارهای خود و دیگران به ما کمک میکند که در دنیای پر فریب امروز دچار نابخردی نشویم( که غیر ممکن است)، حداقل با دانستن نابخردی ها، روش ها و تفسیرهایش میتوانیم از تکرار پذیری آن جلوگیری کنیم
2 سال پیش
4بهخوان
دن آریلی (Dan Ariely) در این کتاب به نقش اقتصاد رفتاری و اهمیت توجه به آن در تصمیم‌گیری‌های مالی و اقتصادی می‌پردازد. آریلی بر این باور است که رفتارهای نابخردانه آدمی مبتنی بر دلایل و توجیهات علمی، روان‌شناسی، اجتماعی و... است که می‌توان آنها را پیش‌بینی و در برنامه‌ریزی‌های کلان مد نظر قرار داد. نویسنده کتاب به برخی رفتارهایی که از منظر علم اقتصاد (که رفتار و تصمیمات انسان را خردمندانه می‌داند) توجیه‌پذیر نیست، می‌پردازد. دلایل گرایش به کالای رایگان، تاثیر قیمت بر درک ما از کارآمدی کالا، هزینه هنجارهای اجتماعی، دلیل تنبلی، دلیل و پیامدهای پرداختن همزمان به چندین فعالیت و تاثیر مالکیت بر درک ما از ارزش کالا تعدادی از مباحث این کتاب است. آریلی با انجام دادن آزمایش‌های مختلف به بررسی دلایل و پیامدهای این رفتارها می‌پردازد. یافته‌های کتاب به دلیل تجربه-محور بودن برای خواننده ملموس است. نویسنده برای برخی مشکلات ناشی از نابخردی انسان راهکارهایی ارائه کرده است که افراد عادی و تصمیم‌گیران کلان می‌توانند از آنها بهره بگیرند. سطح کیفی ترجمه «متوسط» است.
1 سال پیش
4بهخوان
اقتصاد کلاسیک یک فرض نادرست دارد: «آدم‌ها به دنبال بیشینه‌کردن منافع خودشان هستند و به درستی از پسش برمی‌آیند.» براساس همین پیش‌فرض است که بسیاری از نظریه‌پردازان، مقررات‌زدایی از بازار را دنبال می‌کنند؛ زیرا باور دارند که نهادهای اقتصادی با خردمندی رفته‌رفته اوضاع را اصلاح می‌کنند و‌ مسیر تکامل را پی می‌گیرند. اقتصاد رفتاری اما چنین عقیده‌ای ندارد. اقتصاد رفتاری، نقطهٔ تلاقی روان‌شناسی و علم اقتصاد است. این علم معتقد است انسان‌ها احمق‌تر از آن چیزی هستند که خودشان خیال می‌کنند؛ و این نابخردی در تصمیم‌گیری، تا حدودِ زیادی قابل پیش‌بینی است. کتاب «نابخردی‌های پیش‌بینی‌پذیر» دروازه‌ای خوش‌فُرم برای شناخت مقدماتی اقتصاد رفتاری است. دن آریلی، نویسندهٔ کتاب با آزمایش‌های مختلف و جالب، سعی دارد این خطاهای تصمیم‌گیری را به خواننده گوش‌زد کند. اگرچه این کتاب در حوزهٔ اقتصاد و روان‌شناسی دسته‌بندی می‌شود، اما به نظر من همهٔ ما به آن نیاز داریم؛ البته اگر بلوغ عقلی و اقتصادی برایمان اهمیت دارد.
کتاب های دیگر دن اریلیمشاهده همه