کتاب|

نوجوان|

داستانی|

کلاسیک

درباره‌ی کتاب دشمن عزیزجین وبستر این کتاب را 3 سال پس از موفقیت «بابالنگ دراز» نوشت و ادامه ماجراهای رمان موفقش را در این کتاب پی گرفت. به این ترتیب، مخاطب در این رمان هم با جودی ابوت و ماجراهایش روبروست.در «دشمن عزیز» جودی ابوت پس از ازدواج با جرویس پندلتون یعنی همان بابالنگ دراز، با دوست صمیمی اش سالی مک براید را به سرپرستی نوانخانه ای که در آن بزرگ شده، انتخاب می کند. او خانم لیپِت را بیرون کرده و سالی را مدیر می کند. سالی هم کارهایی را که به عنوان مدیر انجام داده، به جودی گزارش می کند. این گزارش ها در قالب نامه ارائه می شوند. در ادامه ماجراها، رابطه سالی و پزشک نوانخانه که یک مرد است و او را دشمن عزیز لقب داده، با لجبازی همراه می شود.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
4بهخوان
دوستش داشتم. اما بنظرم بابا لنگ دراز یه چیز دیگه ای بود....
1 سال پیش
4بهخوان
این کتاب هم دقیقا مثل بابا لنگ دراز بود واسم،شاید اتفاق خاصی توش نمی افتاد، هیجان خاصی نداشت ،اما باز هم دوست داشتنی بود. حس میکردم من هم توی یتیمخانه جان گری یر ،کنار بچه ها،سالی ،دکتر مک ری و بقیه زندگی میکنم و اتفاقاتش و جر‌و بحث های سالی و دکتر رو از نزدیک میبینم.
1 ماه پیش
5بهخوان
بی نظیره بی نظیر!
1 سال پیش
3بهخوان
دبیرستانی بودم که این کتاب رو خوندم. یادمه خیلی دوسش نداشتم. اولین باری بود که کتابی به سبک نامه نگاری میخوندم. دلم هم میخواست جودی از خودش و ماجراهاش بیشتر بگه تا سالی ولی خب کتاب اینطوری نبود. اولش هم جذب اسم کتاب شدم ولی حس میکنم برای همچین ماجرایی، اسم زیادی سنگینیه شاید برای همین انتظارم ازش بیشتر بود😅
کتاب های دیگر جین وبسترمشاهده همه