کتاب|

نوجوان|

داستانی|

کلاسیک

پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
5بهخوان
دور دنیا در هشتاد روز کتابی پر از اتقاق و ماجراهای هیجان انگیز است . داستان ، درباره ی مردی ثروتمند و وقت شناس ، به اسم فیلیس فاگ بود . فردی که جز عضو بودنش در کلوپ ریفورم ، کسی اطلاعات دیگری از او نداشت ؛ به همین خاطر مردم کنجکاوِ دانستن زندگی و گذشته او بودند . اما یک روز با دوستان خود در کلوپ شرط بست که می تواند دور دنیا را در 80 روز طی کند . هیچ کس حرفش را باور نکرد ، اما او توانست ، ولی با هزاران سختی ... . همان طور که در قبل هم گفتم ، کتاب پر از اتفاقات جذاب و هیجان انگیز بود . داستان به گونه ای نوشته شده بود که نمی توانستی لحظه ای به خودت اجازه ی زمین گذاشتن کتاب را بدهی . سفر کردن به دور دنیا آن هم در 80 روز ، به خودی خود شگفت انگیز است ؛ ولی وقتی در این راه پلیس ها و کاراگاه ها فاگ را به خاطر اینکه فکر می کردند دزد بانک لندن است ، تعقیب می کردند و مدام در پی دستگیریش بودند ؛ شوق خواننده را برای دانستن ادامه ی ماجرا بیشتر می کرد . از داستان ِ به این خوبی ، شخصیت پردازی های درستی هم انتظار می رفت ، که متاسفانه نویسنده چنین چیزی را برای خوانندگان به ارمغان نیاورده بود . من به شخصه وقتی کتاب را می خواندم ، تصویری از شخصیت های داستان ، مخصوصا فاگ که شخصیت اصلی هم بود ؛ در ذهنم شکل نمی گرفت و می توان گفت که نویسنده در شخصیت پردازی ها ضعیف عمل کرده بود ؛ البته که فقط در تصویر سازی ذهنی برای مخاطب ، وگرنه از نظر خصوصیات اخلاقی ، توصیفات خیلی خوب و کاملی درباره ی شخصیت ها داده شده بود . نکته ای هم که به نظرم نه از ایرادات کتاب است و نه از نکات مثبت ؛ این است که ، کتاب با سرعت زیادی پیش می رفت ، اما صفحات هم کم نبود. ولی با توجه به برنامه ریزی های آقای فاگ برای تمام شدن سفر در 80 روز ، و اینکه تقریبا داستان تخیلی بود چنین چیزی از معایب کتاب محسوب نمی شود . اما برای کسی مثل من که علاقه بیشتری به داستان های نزدیک به واقعیت دارد ، این میزان از سرعت و سهولت در رسیدن به مقصد ، شاید خوشایند نباشد . با همه این ها همین که با جزییات کسل کننده ، خواننده را خسته از مطالعه نمی کرد ، کافی بود . اگر بخواهم جزیی تر نظر بدهم ، شروع کتاب خوب بود ؛ زیرا ، توصیفات مناسبی برای شروع و آشنایی با شخصیت ها و فضای داستان داده شده بود . بخش میانی کتاب هم ، اتفاقات هیجان انگیز و جالب داستان رخ می داد . اما مهم ترین بخش ، یعنی پایان داستان هم ، خیلی عالی بود ، چون نتیجه ای که قطعا همه انتظارش را می کشیدند ؛ رخ داد . بعد از آن همه اتفاق عجیب در طول کتاب کمی نگران بودم که نکند فاگ در زمان معین به مقصد نرسد . ولی پایانی خوش برای این داستان جذاب رقم خورد . و در آخر هم جمله ی جالبی که در کتاب بود و توجه من را جلب کرد: چیزی که یک انسان می تواند تصور کند را انسان های دیگر به واقعیت بدل می کنند .
1 سال پیش
5بهخوان
کتاب خیلی خوبیه و قلم مترجم جوریه که باعث میشه با هر اتفاقی که میافته ناراحت بشی ابراز هم دردی کنی 🙂🙂 از نظر من ارزش خوندنشو داره
2 سال پیش
3بهخوان
کارتون‌ش قطعا خیلی جذاب‌تر بود!
10 ماه پیش
5بهخوان
باسمه خب اولش باید بگم اصلاً فکر نمیکردم بعد از تموم کردن کتابی که داستانش رو میدونم، همچین حس و حالی داشته باشم. باور کنید فقط به خاطر این شروعش کردم که میخواستم لا به لای انجام دادن کارهای پایان نامه، یه کتاب سبک هم خونده باشم!
کتاب های دیگر ژول ورنمشاهده همه