کتاب|

عمومی|

نمایشنامه

درباره‌ی کتاب ایزیسانتشارات پژواک کیوان منتشر کرد:ایزیس: گریه نکن! تو وظیفه‌ات را انجام داده‌ای، تو مانع شده‌ای!پسر: قسم می‌خورم که من کوشش کردم که جانش را به خطر نیندازد._ صندوق خیلی بزرگ بود؟_ آری._ همان‌قدر بود که وصفش کردی؟_ بلی … بلی._ به درازای قامت یک مرد؟_ به درازای یک مرد بلندبالا و تنومند._ گفتی که چهار مرد آن را حمل می‎کردند، شیخ‌البلد هم با آن‌ها بود؟_ آری، او این طور می‌گفت … من به چشم خودم ندیدم.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
3بهخوان
پادشاهی دانا و عالم حکومت مصر را به دست می‌گیرد او برای مردم با علم و دانش خود وسایل راحتی را فراهم می‌آورد ولی در کار حکم رانی به براد خود اعتماد می‌کنم و اداره‌ی کشور را به او می‌دهد ولی برای برادر فریب کار همین کافی نیست. توفیق الحکیم نویسنده‌ی عرب که زندگی او جداگانه داستانی جذاب است. نمایشنامه‌ی«ایزیس» را به خوبی و با مهارت تمام نگاشه است و در آن سعی دارد پیروزی حق بر باطل را نشان دهد و این که گاهی تنها عالم بودن برای اداره‌ی یک کشور کافی نیست و باید به همه‌ی جوانب اندیشید.