کتاب|

عمومی|

نمایشنامه|

ایران

جعفرخان از فرنگ آمده (جیبی)
جعفرخان از فرنگ آمده (جیبی)

4بهخوان
نویسنده: حسن مقدم
سال انتشار:1399
جلد:شومیز
قطع:جيبي
صفحات:84
شابک:9786008968283
قیمت:
49,000 تومان
درباره‌ی کتاب جعفرخان از فرنگ آمده (جیبی)انتشارات کتاب سده منتشر کرد:حسن مقدم (1277ـ1304) از پیشگامان نمایشنامه‌نویسی مدرن فارسی است. جعفرخان از فرنگ آمده، مهم‌ترین نمایشنامه‌ی مقدم، در سال 1300 نوشته شد و در سال 1301 در تالار گراند هتل تهران (در لاله‌زار) به روی صحنه رفت. اجرای نمایشنامه با موفقیت بی‌نظیری مواجه گردید و نام جعفرخان بر سر زبان‌ها افتاد. در گذر روزگاران، نه‌تنها از اهمیت این اثر کاسته نشد، بلکه روزبه‌روز اعتبار آن فزونی یافت، تا جایی که امروزه آن را در ژانر خودش در کنار آثار ادبی جریان‌ساز قرن شمسی حاضر، یعنی یکی بود، یکی نبود اثر جمالزاده، افسانه‌‌ اثر نیما یوشیج و تهران مخوف اثر مشفق کاظمی، قرار می‌دهند. اکنون، بعد از قریب به یک قرن، دوباره این نمایشنامه‌ی مهم در قالب یک کتاب مستقل به چاپ می‌رسد. این نسخه از روی نسخه‌ی چاپ سال 1301 مطبعه‌ی فاروس آماده شده و تلاش شده به لحاظ بصری حال‌وهوای همان نسخه را داشته باشد.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
1 ماه پیش
4بهخوان
کم‌تر از یه ماه پیش اتفاقی به خانه‌موزه مقدم رفتم و اون‌جا با آقای حسن مقدم و این نمایشنامه آشنا شدم و دوباره به جوانان ایرانی تحصیل کرده در غرب و تمدن و برگشتشون به ایران و تلاش برای رشد جامعه فکر کردم و دوست داشتم این نمایشنامه رو بخونم. و امروز به لطف هامارتیا، خوندمش :) عالی بود. واقعاً دوستش داشتم. میتونم بهش لقب *پدران و پسران* ایرانی رو بدم. به همون اهمیت و زیبایی... باز هم بیان تفاوت‌های بین دو نسل و انتقاد از هردو. همون‌طور که معلومه، جعفرخان از فرنگ برگشته و این نمایشنامه شرح چند ساعت رویاروییِ جعفرخانِ تاثیر پذیرفته از تمدن پاریس با خانواده‌اش و افکار قدیمی است. ماجراهایی که مطرح میشه، تا حدی هنوز هم کاربرد داره. آدم از این حجم شباهت، واقعاً در میمونه :)) مثلاً راه‌های استخدامی که دایی جلوی پای جعفرخان میذاره رو هنوز هم میشه با کمی تغییر در جامعه دید 😂😂 یکی از نکات جانبی نمایشنامه این بود که فهمیدم دوش کلمه فرانسویه :))) اصلاً دقت نکرده بودم. من از ساختار نمایشنامه‌نویسی و معیارهای خوب بودن نمایشنامه بی‌خبرم ولی امتیازم به محتوای اثر، اهمیت اون و شوق زیادم هنگام خوندنش بود به طوری که حتی دوست داشتم امتیاز بیشتری بدم ؛) برای جمع‌بندی اثر، این قسمت از نوشته‌ی محمدعلی آهنگران خیلی خوبه: جعفرخان از فرنگ برگشته به این چالش بزرگ می‌پردازد که عده‌ای از ما ایرانیان به خاطر به سامان کردن و آباد کردن وضع کشور یا بر سر اسلام می‌کوبیم یا بر سر غرب، و یا بر سر ایرانیت و ملیت. روزی ما روی سعادت را خواهیم دید که به این هر سه فرهنگ رویکرد انتقادی داشته باشیم نه رویکرد تخریبی و نه رویکرد اخراجی، [که] یکی را بیرون کنیم و دیگری را روی تخت بنشانیم. در آخر اوصیکم به پیوستن به باشگاه هامارتیا :)
1 ماه پیش
4بهخوان
داستان نمایشنامه در مورد جعفرخان هست که ۹ سال در فرنگ زندگی کرده و رفتارهای فرنگی مآب گرفته و حالا برگشته ایران و با کلی عقاید و خرافات روبرو شده. خیلی جالب و بامزه بود. نمیدونم چرا با خوندنش یاد دایی جان ناپلئون افتادم
1 ماه پیش
5بهخوان
تقابل سنت و مدرنیته ،غرب زدگی و تحجر ،نمایش نامه ای کوتاه که بعد از گذشت سال ها هنوز هم میشه خوندش و برات تازگی داشته باشه و نمونه این افراد رو در جامعه ببینی .
1 ماه پیش
3بهخوان
نمایشنامه ای تک پرده ای درژانر کمدی كمدي از نوع كمدي موقعيت است به اين معني كه موقعيت انتخاب شده توسط نويسنده،مقدمات ساز و كار كمدي را مي سازد.موقعيت انتخاب شده براي نمايش بر پايه تضاد شكل مي گيرد،تضادي كه از تقابل سنت و مدرنتيه پديد مي آيد،وکنایه ای است به برداشتهای سطحی جماعتی که به اروپا می رفتند وبرمی گشتند وفقط به ظواهرامور توجه داشتند و نه به علم ودانش آنها.نمایشنامه انتقادی طنزگونه به روابط وساختار معیوب اداری ایران وناهنجاری های موجود درآن را نیز دارد نویسنده دراین نمایش علاوه بر اینکه نظام خانوداده ایرانی با تمام سنتها ،خرافات وخصوصیات اخلاقی در اواخر دوران قاجار را به تصویر میکشد تضاد فرهنگ ایرانی وغرب (درمقیاس بزرگتر تجدد وسنت) را بیان میکند زبان نمایش نامه ساده وبدون ادا واصولی پیچیده است.این سادگی از اول تا پایان نمایش جاری است.شخصیت محوری این نمایشنامهٔ کمدی جعفرنامی است تحصیل کرده،علاقه مند به بهداشت فردی از یک خانواده متمول وسنتی که پس از ۸سال زندگی در فرانسه به وطن بازگشته است سبک زندگی حعفرخان تغییر کرده وفرنگ مآبانه شده است ولی خانواده نمی پذیرد خانواده ای که سحروجادو وطلسم دانستن حسن محسوب میشود.داستانِ نمايشِ جعفر خان از فرنگ برگشته درباره پسر خانواده اي ثروتمند است كه در ضمن آبروي فاميل هم محسوب مي شود.جعفر پس از تمام كردن تحصيلات خود در خارج از كشور،به وطن بر مي گردد تا عصاي دست مادر و مايه افتخار دايي و فاميل باشد.آنها قصد دارند اورا به فرهنگ وسنت خانواده متمایل کنند.ودختری از فامیل به نام زینت را به عقد او دربیاورند. اما رفتار ناسازگار جعفرخان از یک طرف وزندگی سنتی خانواده اش از یک طرف سبب میشود تا جعفرخان چمدان را برداشته وتصمیم به بازگشت به فرنگ را بگیرد. بیگانه شوم از تو که بیگانه پرستی آزار کشم گر ز تو بیگانه نباشم وحشی صفت از نرگس مخمور تو مستم زان است که بی نعرهٔ مستانه نباشم