دربارهی کتاب هزار و یک شب (به نثر روان)(2 جلدی)(قابدار)انتشارات آتیسا منتشر کرد:دهقانی بود که پول و ثروت زیادی داشت و زبان حیوانات را هم بلد بود روزی داخل طویله مزرعه اش رفت گاوش را دید که نزدیک خر ایستاده است و به زندگی او با حسادت نگاه می خورد و آه می کشد و می گوید: «خوش به حالت که در راحتی و آسایش و رفاه هستی در حالی که من باید از صبح تا شب کار کنم گاوآهن سنگین را بر گردن من می اندازند و باید با زور و زحمت زیاد آن را جابه جا کنم در حالی که تو تنها کاری که می کنی این است که فقط چند ساعت دهقان روی تو سوار می شود و بعد از چند ساعت دوباره به خانه بر می گردی» .خر در جواب گاو به او گفت: «فردا وقتی که دهقان می خواست گاوآهن را برای کار در مزرعه به گردن تو بیندازد خودت را به مریضی بزن و هرچیزی که برایت آوردند نخور و اگر تو را زدند بلند نشو و اظهار کن که خواب هستی چند روز را به همین حالت انجام بده تا از کار سخت نجات پیدا کنی»پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه