/ما باید قادر باشیم خود را ورای اخلاق قرار دهیم، اما نه با اضطراب آن کس که از تخطی و سرنگونی در هر لحظه واهمه دارد، بلکه با آسودگی خاطر آن کس که میتواند در ورای اخلاق با فراغ بال تفریح کند. در چنین صورتی، چگونه میتوان از هنر و دیوانگی در گذشت؟ مادام که شما از خود شرمندهاید نمیتوانید از ما باشید./
نیچه را باید خواند. برای آن لحظهی اصیل بازیافتن هماندیشان گم شدهای که به ناگاه درمییابیم سالهاست مردهاند.
1 سال پیش
4بهخوان
مىگن «حكمت شادان» خصوصىترين نوشتهی نيچه است و واقعاً هم اينطور بهنظرمىآد. موقع خوندنش حس مىكردم دارم يادداشتهاى روزانهی شخصى نيچه رو مىخونم. دربارهی همه چيز بىربط و باربط به هم اظهارنظر كرده، غر زده، فكراش رو بىپروا نوشته حتى اگه اونقدر هم فكر قابلتوجهى نبودن. بعضى جاها ازش خسته مىشدم، بعضى جاها احساس مىكردم خيلى ازخودراضيه و بعضى جاها از دستش مىخنديدم. انگار داشتم يواشكى نوشتههاى بابابزرگ غرغرو، باهوش و در عين حال بامزه و طنازم رو مىخوندم. اين كتاب ولى جز كتابهاى مهم نيچه حساب مىشه چون ايدههاى مهمى كه توى كتابهاى بعديش كامل مىشن توش مطرح شدن، مثل مرگ خدا، شخصيت زرتشت، ايدهى بازگشت ابدى جاودان و ابرانسان.