کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

درباره‌ی کتاب خانه کوچکامیر که از تغییرات جدید به شوق آمده بود با کمی خجالت از علی و منیژه پرسید: می شود خانه کوچکی داشته باشم؟ بی تردید برای امیر، آن خانه کوچک، مامن و پناهگاه عاطفی زخمی او بود. در کنار منیژه. بی هیچ تردیدی، خانه کوچک، تبدیل به قصری رویایی می شد. چنان قصری که در هر گوشه و کنار آن، باغی از رویاها، باغی از گلهای درخشان و عطرآگین، با چشمه سارانی از آفتاب و آب و بلور می رویید و می درخشید و بی شک، با امیری تازه و سرفراز، رهید از دام دیو اعتیار و با حضور منیژه ای که تصور و تجسمی از مهر و مهربانی آناهیتا بود. همان خانه کوچک، خانه ای نمونه می توانست باشد اگر... (از متن کتاب) از سری رمانهای «پاپ» نشر آموت -به وقت بهشت/نرگس جورابچیان -رهای عشق/آناهیتا آذرشکیب -ترنم شالیزار/راحله رضایی -ماه تمام/معصومه چاوشی -شب آفتابی/نسرین ثامنی
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر محمد علی علومیمشاهده همه