کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

درباره‌ی کتاب شهریور داغانتشارات آفتابکاران منتشر کرد:چند روز پیش مادام ژاکلین گفت که دکتر مهران برای گرفتن عکس پرسنلی به عکاسخانه موسیو روبن رفته و لابه لای حرف ها گفته که هنوز هم منتظر است صنم بانو او را ببخشد تا خوشبختی را به پایش بریزد. گفتم: «کدام خوشبختی ؟ اگر او را ببخشم با این دلی که شکست چه کنم؟ آدم ها نمی بخشند. بخشش فقط و فقط برازنده خداست و بس. فقط اوست که می بخشد. بندگانش حتی اگر بهترین جانشینانش در زمین باشند فوق فوقش بتوانند فراموش کنند. ما فراموش می کنیم و فکر می کنیم که بخشیده ایم، اما بالاخره روزی در جایی باز همان زخم کهنه سرباز می کند و دوباره یادمان می آورد که هرگز نبخشیده بودیم.»(از متن کتاب)
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
کتابی کوتاه با داستان شیرین و قشنگ . ارزش یک بار خوندن رو حتما داره .
2 سال پیش
2بهخوان
من این کتاب رو پیشنهاد نمیکنم و دوسش نداشتم. برای بچه ها که اصلا مناسب نیست چون خشونت داشت.
1 سال پیش
5بهخوان
داستان خیلی ساده و خیلی مینیمالی بود. اما در از معنای زندگی...
2 سال پیش
2بهخوان
لاقل برای مخاطبان امروز، کتاب عمیقا کلیشه ای و ثقیل بود و چپینگی از سرورویش می ریزد! حتی برای کسی که دلبستگی به چپ داشته باشد هم امروز فقط ماهی سیاه کوچولو می تواند برای پرورش افرادی منعزل از سنت امیدوار کننده باشد. جز پایان کتاب، حقیقتا نمادهای کتاب خیلی سطحی بودند و جذابیتی نداشتند. اگه کتاب برای کودکان نوشته شده باشد که سخت شکست خورده است؛ خشونت از سرورویش می ریزد و امروز که مد، ضدیت با خشونت است. شاید همان "مانیفست جریان چپ" بودن بیشتر برازنده اش باشد.