قبلا هم این کتاب رو خونده بودم. قصهش از این قراره که توی دنیایی که زامبیها تسخیرش کردن، یک گروه از زامبیهای با شعور هم هستن که آموزشپذیرن و احساسات دارن.
داستان جدیده، اما واقعا به درد نخوره. هیچ حرف خاصی برای گفتن نداره، صرفا ترسناک و چندش آوره. توی کتاب صحنههایی مثل خوردن موش و گربه، تشریح مغز انسان، خورده شدن انسان و ... به وفور یافت میشه.
هر چی پریروز سر خوندن "ناپلئون به جنگ داعش میرود" دلم کوکاکولا خواست و تشنه شدم، امروز اشتهام کور شده و حالم از فکر غذا خوردن هم بد میشه! :|
تازه جلد دوم هم "باید" بخونم.