دربارهی کتاب بیماری منتهی به مرگانتشارات بیدگل منتشر کرد:بیراه نیست اگر بگوییم یکی از مهمترین خصوصیات و دستاوردهای متفکرانی که در زمرۀ فیلسوفان اگزیستانس جای داده شدهاند توجه کردن و توجه دادن به ساحت «احوال» انسانی بوده است؛ آنهم در افق وسیعتری که در آن احوالی چون ملال، اضطراب، امید، احساس گناه و... ورای جنبۀ صرفا روانشناختی، واجد دلالتهای هستیشناختی و اگزیستانسیال محسوب شدهاند. در این میان یکی از اولین نامهایی که از خاطر میگذرد سورن کییرکگور، فیلسوف و الهیدان دانمارکی، است. در کتابی که به دست دارید او را سرگرم کندوکاو دربارۀ حالی میبینیم که احتمالاً همۀ ما، کم یا بیش، در گذشته یا حال، دستخوش آن بودهایم: نومیدی. بیماری منتهی به مرگ کتابی است که بسیاری از اندیشهها و دلمشغولیهای کییرکگور را در خود جای داده است. خود او این کتاب را یکی از دو اثر برتر خویش میدانست و گواردینی آن را مناسبترین مقدمه بر اندیشۀ او میشمرد. بیماری منتهی به مرگ، به تعبیری، کتابی است برای آهستهخوانان.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
محور کاوش کییرکگور در بیماری منتهی به مرگ، مفهوم نومیدی است که او آن را بیماری روح توصیف میکند. او بین دو شکل یأس تمایز قائل میشود: نومیدی از عدم آگاهی از داشتن خود و نومیدی از عدم تمایل به خود بودن. کییرکگور از طریق این چهارچوب ما را به تأمل در حس فراگیر و شایع پوچی و بیگانگی که میتواند وجود انسان را آزار دهد دعوت میکند. او استدلال میکند که خود بودن واقعی مستلزم درگیری عمیق و واقعی با وجود خود است که رسیدن به این موضوع، در گرو تصدیق کاستیها و محدودیتهای خود است.
7 ماه پیش
4بهخوان
پارسال سر پژوهشیام با ذوق خیلی زیادی شروع به خوندن این کتاب کردم. حقیقتا چیز زیادی ازش نمیفهميدم اما اینقدر براش وقت گذاشتم که یک برداشت خیلی دم دستی پیدا کرده بودم. بههرحال چیز خاصی ازش یادم نیست ولی ساختار تخصصیِ جالبی داره، به هرکسی هم پیشنهاد نمیشه و ترجمهاش هم زیاد عالی نیست ؛))
6 ماه پیش
3بهخوان
کتابی نسبتا سختی بود و از همان ابتدا آدم را میترساند.کیرکگارد در این کتاب از نومیدی سخن میگوید که گناهی بزرگ است.نومیدی از اینکه نمیخواهیم خودمان باشیم یا نومیدی از اینکه میخواهیم خودمان باشیم.نومیدی از امر ممکن و نومیدی از امر ضروری. همه اشکال نومیدی درنهایت با ایمان مسیحی رفع میشوند.