چند وقت قبل از دوستی پرسیدم با وجود این حجم از مشکلات، جهالتی که کشور با آن اداره می شود و فشار خارجی چگونه هنوز مملکت سر پا است و اداره می شود؟ دوستم پاسخی داد که تامل برانگیز بود. او گفت به خاطر اینکه در گوشه و کنار کشور و در ادارات و نهادهای تصمیم گیر اندک افراد وظیفه شناس و با وجدانی حضور داشتند و هنوز هستند که درست تصمیم می گیرند و تا جایی که زورشان می رسد کار درست را انجام می دهند.
همایون صنعتی زاده از آن جنس آدم ها بود. روایت آقای علی نژاد در این کتاب حکایت از مردی دارد که با همه وجود به فکر آبادانی و سازندگی است و البته بسیار روحیه تجاری دارد و با افکار نوآورانه اش همواره به سود کلان نیز دست پیدا می کند. از اخذ نمایندگی انتشارات فرانکلین( علمی و فرهنگی امروز) و تبدیل کردن آن به یکی از حرفه ای ترین و مجهز ترین و البته پولسازترین ناشران کشور گرفته تا تاسیس کارخانه گلاب، کشت مروارید، اداره یک پرورشگاه، ابداعی بی نظیر به نام کتاب های جیبی با فروش بیش از یازده هزار نسخه و ده ها حرفه و صنعت و کار دیگر که وقف ایران می شود. صنعتی همینطور به تعدادی از جوانان نخبه میدان می دهد که بعدها به بزرگترین مترجمان و نویسندگان معاصر ایران بدل می شوند.
کتاب روایتی است از گفتگوهای پراکنده و گاه همراه با مطالب تکراری از نقاط مختلف زندگی آقای صنعتی زاده. گزارشی شیرین از اتفاقاتی مهم در دهه سی و چهل و پنجاه و دوران انقلاب اسلامی و برخوردهای مختلف با کسی که دوستانش همایون یا صنعتی صدایش می زدند.
این کتاب را خانم رضایی، مدیر عامل کنونی انتشارات علمی و فرهنگی به من هدیه دادند از لطف ایشان متشکرم.
سالها پیش مستندی در مورد آقای صنعتی زاده و زندگی او نیز به لطف آقای صلح جو دیدم که آن هم خالی از لطف نیست.
#فرانکلین
#علمی_فرهنگی
#همایون_صنعتی_زاده
#سیروس_علی_نژاد
#ایران
2 سال پیش
5بهخوان
اینکه یک مدیر و کارآفرین دست به هر کاری زده باشد، موفقیت عظیمی را رقم زده باشد، حتی در هالیوود هم غیر واقعی مینماید. اما همایون صنعتیزاده چنین بود، او از انتشارات فرانکلین (انتشارات علمی و فرهنگی امروز) گرفته تا چاپخانهی افست و کارخانهی کاغذ پارس، هر جا کاری را شروع کرد، بهکمال تمام کرد (هر چند شاید یکی از بزرگترین نقدها به او، نداشتن روحیهی جانشینپروری باشد.) با این حال، یادگارهای عظیم او برای «ایران» هنوز پابرجا هستند. با این حال احتمالا پرورش نسلی سترگ از نویسندگان و مترجمان و ویراستاران درجه یک ـ از نجف دریابندری گرفته تا منوچهر انور و بسیاری بزرگان دیگر ـ شاید بزرگترین خدمت او به این بوم و بر باشد.آخرین کار او ـ کارخانهی گلاب زهرا ـ هم در لالهزار کرمان پابرجا است و بزرگترین کارخانهی گلابگیری جهان. این کتاب، روایتی است از زبان اطرافیان همایون صنعتیزاده در باب اینکه چه کسی بود و چه کرد. توصیه میکنم عمیقا روی قصهی زندگی و نقش عمیق پدربزرگ همایون که در همین کتاب روایت میشود، تأمل جدی کنید. روح تمام بزرگان این سرزمین، بهویژه همایون صنعتیزاده، شاد.
9 ماه پیش
4بهخوان
همایون صنعتیزاده موسس انتشارات فرانکلین است. از طرفی اولین دائرةالمعارف فارسی، با ابتکار و خلاقیت و زحمت فراوان او تولید میشود. کتابهای درسی را سامان میبخشد. سازمان کتابهای جیبی را که باعث میشوند کتابها تیراژهای بسیار بالایی چاپ شوند، راه اندازی میکند. ده سال کتابهای درسی افغانستان را چاپ میکند. برای مبارزه با بیسوادی قدمی بر میدارد. چاپخانهٔ افست را بنا مینهد. بنیانگذار کارخانهٔ کاغذسازی پارس میشود. بنیاد شهرک خزرشهر را او رقم میزند. پرورشگاه صنعتی کرمان را زیر نظر میگیرد. بعد از انقلاب به زندان میافتد. آراد میشود. از ایران میرود. زمان جنگ به ایران برمیگردد و به جبهه میرود و...
آدم عجیب و غریبی است واقعا. از آنهایی که حتما باید به بچههایمان معرفی کنیم.
دو کتاب دیگر هم هست که مربوط به اوست و هنوز نخواندهام و باید پیدایشان کنم. یعنی نامههای همایون به خواهرش و دیگری یادنامهٔ همایون که علی دهباشی گردآوری کرده.
خود کتاب اما ایرادات ویرایشی و نگارشی فراوانی دارد. چندین بار بعضی مطالب تکرار شده است و انگار کمی با عجله چاپ شده است.
حتما باید این کتاب را بخوانید.
حقیقتا آدم عجیب و غریبی بوده است.
2 سال پیش
2بهخوان
از فرانکلین تا لالهزار زندگی نامه ی مرحوم همایون صنعتی زاده است.
همایون صنعتی زاده، یکی از باحال ترین، جذاب ترین ، مدیرترین، زرنگ ترین و صد البته مرموز ترین و رند ترین آدم هایی ست که در هم عصر و زمان و هم وطن ما بوده است.
خود زندگی همایون خان رحمه الله علیه بسیار بسیار جذاب است و به جرات می توان گفت اندازه ی چندتا اتوبوس آدم زندگی کرده است اما به نظرم کتاب خوب و مدون نوشته نشده است ، من تخصصی در زندگی نامه نویسی ندارم اما فکر می کنم بهتر بود نویسنده محترم مصاحبه ها را تجمیع کرده و یک بار یک متن می آورد ، جاهایی هم که تناقض وجود داشت یا برداشت آدم ها متفاوت بود را همانجا توضیح می داد نه اینکه هر مصاحبه را جدا بیاورد.
به نظرم این کاری که آقای علی نژاد کرده است زندگی نامه نویسی نیست ، نویسندگی هم نیست ، صرفا پیاده کردن یک تعدادی مصاحبه است و گه گاهی هک بیان کردن برخی نظرات خویش . من با نظر دادن اصلا مشکلی ندارم با اینکه مصاحبه ها را صرفا پیاده کرده اند و روایت را شسته و رفته و جمع و جور در نیاورده اند مشکل دارند.
دست آخر اما مصاحبه ها و حرف هایی که انتخاب کرده اند برای آوردن در کتاب به جا درست است ، نه فرشته ساخته اند و نه دیو و شیطان .
به نظرم صنعتی زاده زیادی زرنگ بوده، خدا رحمتش کند.
آنقدر زرنگ که واقعا شناختنش خیلی خیلی سخت است ، حتی اگر مدت زیادی همکار و رفیقش باشی ، حتی اگر خواهرش باشی .
ولی با حال است بخوانید من خیلی چیزها را دوست داشتم اینجا بنویسم ولی نمی خواهم چیزی لو بدهم .