دربارهی کتاب شیروانی داغانتشارات عنوان منتشر کرد:تو دربارهی دروغ چی میدونی؟ من میتونم راجع بهش یه کتاب بنویسم. به اون همه دروغی که گفتم فکر کن. مگه تظاهر و ریاکاری دروغ نیست؟ تظاهر به چیزی که بهش اعتقاد نداری. همین مادرت. من فقط به دوستداشتنش تظاهر میکردم. تو تموم این چهل سال از خودش، از هیکلش، از صداش، از خندههای مزخرفش متنفر بودم. حتی وقتی کنارش میخوابیدم. یا تظاهر به دوستداشتن اون حرومزادهها؛ گوپر و زنش و تولههاشون. از همه مهمتر، کلیسا، بریک. من به کلیسایی که از اولِ زندگیم دارم میررم هم هیچ اعتقادی ندارم. اون هم دروغه. تو نمیخواد به من از دروغ بگی. من با دروغ زندگی کردهام، تو چرا نتونی باهاش زندگی کنی؟ مجبوری این کار رو بکنی. تو زندگی چیزی غیر از دروغگویی وجود نداره، میفهمی، بچه؟پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه