دربارهی کتاب استاد پترزبورگانتشارات ماهی منتشر کرد:کوتسی در استاد پترزبورگ هم به تاریخ نظر دارد و هم به زندگی شخصیاش. پسر بیستوسه سالهی کوتسی به شکل مشکوکی از ارتفاع سقوط کرد و جان باخت و این کتاب پاسخ ادبی نویسنده به این بخش از زندگی خویش است. او میخواست داستانی اتوبیوگرافیک دربارهی پدری بنویسد که پسرش را از دست داده است.اما واقعیت فقدان چنان رنجبار و سوزاننده بود که او نمیتوانست آن را لمس کند. پس تصمیم گرفت دستپوشی فراهم کند تا بتواند به این شیء یا خلأ سوزان دست بزند و در نتیجه به سراغ فیودور داستایفسکی رفت. پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
به توصیه پیج جناب حمیدرضا آتش برآب کتاب رو تهیه کردم که بخونم و خب موضوع داستایفسکی و آثارش هم برام جالب توجه بود.
گویا نویسنده هم پسرش رو از دست داده و این اثر رو در واقع در پاسخ به این فراق نوشته . طبیعتا تخیل هم در این برش از زندگی داستایفسکی دخیله و وجود کاراکتر نچایف هم از نکات جالب توجه اثره.
منتها چیزی که به شدت خسته کننده ست درباره این اثر ، ریتم به شدت کندشه. یعنی یه جاهایی دیگه روی اعصاب میره. من خودم طرفدار ادبیات روسیه و مخصوصا قرن نوزدهمم که سرآمد طول و تفصیل دادنند اما اینجا دیگه واقعا شورش دراومده.
اینقد از ذهنیات و روحیات کاراکتر و فضایی که توش نشسته حرف میزنه که نمیشه تحمل کرد.
کل داستان شاید ۳۰ صفحه هم نشه اما ۲۵۶ صفحه توضیح و تفصیل نوشته شده.
من از نیمه های کار دیگه واقعا درگیرش نبودم و فقط میخواستم تموم شه و فکر کنم ۵۰ صفحه آخر رو فقط خوندم بدون تمرکز و توجه به اصل داستان.
اگر با ریتم کند و توضیح و تفصیل مشکلی ندارید بخونید.
گرچه داستایفسکی و موضوع جالب اثر بهش ارزش یک بار خوندن رو میده ولی اعصاب فولادین میخواد.