کتاب|

عمومی|

داستان|

فرانسه

درباره‌ی کتاب وقتی اثری هنری بودمانتشارات نیماژ منتشر کرد:وقتی اثر هنری بودم سال 2003 منتشر شد، رمانی با تلفیق مکاتب کلاسیک و مدرن و شخصیت‌هایی که نام‌های اساطیری و معاصر دارند. اشمیت در این رمان نشان می‌دهد که چگونه اندیشه به‌سان زندگی و طبیعت از درون به برون می‌رود، پیش از آن‌که از برون به درون آید. و اندیشیدن در خلأ آغاز می‌شود و از تهی به پُری می‌رسد و می‌تواند بار دیگر در تهی فروافتد. اشمیت معترض به هنرمندان معاصری است که با فرصت‌طلبی، بیشتر به تجارت آثار خود می‌پردازند و ارزشی برای هنر و مخاطبان خود قائل نیستند. او با لحن نیشخندآمیزی نگاه دیگران را بررسی می‌کند که، بدون توجه به محتوای یک اثر، پیوسته اجسامی بدون رو را برای کلکسیون‌های خود جمع‌آوری می‌کنند. داستان با ماجرای جوانی بیست‌ساله (تازیو) آغاز می‌شود که، در آستانه خودکشی، بر لبه صخره‌ای ایستاده و قصد دارد خود را به پایین پرتاب کند، اما ناگهان صدایی می‌شنود که از او بیست و چهار ساعت فرصت می‌خواهد.او قربانی شده. بهتر بگویم، قربانی خطابه های عصر ما. به ما می فهمانند که ظاهر مهم است. پیشنهاد می کنند که چیزهای زیادی خریداری کنیم. اجناس جدید بازار را بخریم. باید ظاهرمان، لباس هایمان، غذاهایی که می خوریم، آرایشی که می کنیم، وسایل، اتومبیل، لوازم زیبایی، لوازم سلامتی، و موقعیت اجتماعی ما مناسب باشد. باید به سرزمین های دور سفر کنیم. عمل های جراحی انجام بدهیم. آدام هم مثل بقیه در دام این حرف ها گرفتار شد. او وقتی نمی توانست در میان این چهره های رنگارنگ خودش را پیدا کند، شیادی به او پیشنهاد داد چهره ی تازه و جذابی برایش بسازد که او با آن احساس خوشبختی کند. بعد هم فهمید که در این بن بست گیر افتاده. درست همان موقع بود که من با او آشنا شدم.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
3بهخوان
داستان، داستان آدم های عصر ماست. آدم هایی که برای به دست آوردن تحسین و تمجید ظاهری دیگران، دست به هر کاری می زنند و از هویت خودشون دور می شوند و سرانجام این اتفاق، تبدیل شدن آدمی به یک شئ هست. همان قدر کوچک، حقیر و بی ارزش.
3 ماه پیش
بین خوندن و نخوندن، حتما خوندن رو پیشنهاد می‌کنم. به خوبی بهترین کاراش نیست اما حتی کارای متوسط اشمیت برای من از خیلیای دیگه بهتره. موضوع کتاب خیلی جالب بود. درباره یه نوجوون که دیگه نمی‌خواد زندگی کنه و قصد خودکشی داره، همون موقع یه هنرمند پیدا می‌شه که بهش پیشنهاد می‌ده به جای اینکه جسمی و روحی خودش رو نیست کنه، تبدیل به یه اثر هنریِ زنده بشه و تمام حقوق فردی‌ش رو به اون هنرمند واگذار کنه. باقی رمان، ما درباره احساسات اون شخص و زندگی جدیدی که براش خلق شده و افراد دیگه‌ای که وارد زندگی‌ش می‌شن و تاثیراتی که روی اون می‌ذارن، مواجه می‌شیم و شاید خوندنش برای کسی که از خودش، شرایطش، خانواده‌ش، ظاهرش و... خیلی چیزای دیگه ناراضیه مفید باشه. چون یکی از درسای مفید این رمان اینه که چیزی که شاید برای تو فاجعه به‌نظر بیاد برای خیلیای دیگه زیبایی و مزیت محسوب می‌شه. پس زود جا نزن. صادقانه بگم خیلی وقت بود این کتاب رو شروع کرده بودم اما اواسطش نمی‌دونم چی شد که رها کردم تا اینکه امروز سر فرجه امتحان تاریخ تصمیم گرفتم تمومش کنم و راضی هم هستم.😁 وسطاش ممکنه یه‌کم ملال‌آور باشه نسبت به موضوع جالب اولش، اما با یه‌کم صبر دوباره نقش اول از اون شرایطی که توشه آگاه‌تر می‌شه و تصمیماتی می‌گیره که این‌دفعه خودش فاعله و نه صرفا یه مطیعِ تابع شرایط. آدمای درستی هم وارد زندگی‌ش می‌شن که اهمیت محیط و جایی که توش نفس می‌کشی رو در باور داشتن به خودت یادآور می‌شن. (همه تغییرات صرفا درونی نیست ما گاهی نیاز به یه منجی داریم تا از همون درون هم بتونیم تغییر کنیم) بخشای آخرش هم ما یه محاکمه جالب داریم که جزو بخشای موردعلاقه منه در کل نسبت به این حدود ۲۰۰ صفحه و وقتی که آدم می‌ذاره ارزشش رو داره. دیالوگ‌های خیلی خاصی هم نداره که بخوای زیرش خط بکشی. قلمش همون اشمیت همیشگیه، روون و گیرا. ب نگاه و ته مایه فلسفی‌ای که تو کاراش هست در آخر هم یه بخش کوتاهی از کتابو می‌ذارم ـ چرا فکر می‌کنی که این‌قدر بی‌ارزش هستی؟ +فکر نمی‌کنم. واقعیت دارد من به هیچ‌چیز شبیه نیستم. ـ شاید فقط به خودت شبیهی.
10 ماه پیش
4.5بهخوان
بسیار کتاب جالبی بود. خود داستان به اندازه کافی جذاب بود که یکسره تا پایان بخونمش. و از نظر مفهومی هم نکات قابل توجه زیادی داشت. به نظر میاد کتاب در حال بیان وضعیت انسان مدرن بود که به دنبال هر چیزی میگرده و دست و پا میزنه تا مورد توجه قرار بگیره حتی اگر از حالت عادی و انسانی خارج بشه بحث های نمادین جالبی هم در مورد اسم گذاری ها و رفتار هنرمند وجود داره که انگار او خودش رو خداگونه میبینه کتاب در مورد مردیه که انگیزه ای دیگه برای زندگی نداره، برادرانی داره که بسیار خوش قیافه و مورد توجه مردم هستند اما او رو زشت میدونن و بهش توجهی نمیشه. موقعی که برای خودکشی می‌ره با مرد هنرمند و عجیبی آشنا میشه که پیشنهاد شگفت انگیزی به او می دهد تا او رو به اثری هنری تبدیل کنه... ارزیابی کلی: از هر نظر کتاب خیلی جالبی بود و پیشنهاد میشه.
0 سال پیش
5بهخوان
دنبال ایجاد تغییرات در خود برای زیبایی بیشتر که ملاکش دیگران و تعابیرشان است یک منجلاب و باتلاق است. حتی اگر رفتارها و زخم زدن بقیه آدم‌ها و شرایط و هرچیزی بجز خودت مقصرش باشی
کتاب های دیگر اریک امانوئل اشمیتمشاهده همه