تک تک روایتها پر از درسهای زندگی هستند و خوانندهٔ کتاب باید مثل مادر و پدرهای کودکان دارای نیازهای خاص ناراحت شود، زمین بخورد، امید پیدا کند، فکرش مشغول شود و پیش برود. این کتاب خود زندگی است، سختی در دل آسانی.
10 ماه پیش
4.5بهخوان
چقدر این کتاب در نشاندادن واقعیت بیرحم است. بعد از هر روایتش با اشک و بغض میبستمش. میرفت تا فردا که بتوانم بعدی را بخوانم.
1 سال پیش
4بهخوان
#یادداشت_کتاب
#پروانهها_گریه_نمیکنند
کتاب پروانهها گریه نمیکنند مجموعه روایاتی از مرضیه اعتمادی است دربارهی معلولیت. روایتها از زبان مادر، پدر، خواهر، مربی و خود معلولین بیان شده است. البته حجم بیشتری از کتاب خصوصا ابتدای آن به روایت مادران پرداخته است. کتاب باب خوبی است برای آشنایی جامعه با معلولیت و دنیای آن. تفاوتهایی که آدمهای روایتها با افراد عادی دارند مختلف است. از فلج مغزی و اوتیسم تا نابینایی و بیماریهایی با اسامی خاص و نا آشنا.
دنیای معلولیت فقط تفاوت ظاهری فرد معلول با افراد سالم نیست، بلکه شناخت روحیات آنها و افراد خانوادهشان، نوع نگاهشان به جامعه و شهر و زندگی میان مردم و نوع نگاه مردم و رفتار با آنها است که همه در این کتاب هرچند به اجمال، بیان میشود.
در این کتاب با افراد خاصی هم آشنا میشویم. افرادی که یک خانواده نرمال داری فرزند معلول نیستند. از زنی که فرزند معلولی به فرزندخواندگی پذیرفته، تا پدری که دست تنها دو کودک که یکی معلول است را بزرگ کرده است. از خانوادهای ۵ فرزندی با ۲ فرزند معلول تا مربیای از زیر طناب دار برگشته که رسالتش و دلیل زنده ماندنش را در نجات فرزندان معلولش مییابد.
روایتها برخی قوی و برخی متوسط اند. در بعضی با تصاویر همراه میشویم و اشکمان جاری، اما بعضی دیگر بیشتر شبیه گزارش یک زندگی طولانیاند. در مجموع محتوا و موضوع کتاب آنقدر خاص و ناب است که میتوان از ضعفها چشمپوشی کرد.
من چندین رمان نوجوان و کتاب کودک با موضوع معلولیت و تفاوتهای جسمی و ذهنی، خواندهام که عمق خوبی دارند اما این کتاب هم تعداد زیادی روایت افراد با مشکلات متفاوت را پوشش میدهد و هم در بستر فرهنگی خود ما روایت میشود. در نتیجه دید جامع و خوبی به افراد جامعه میدهد که چطور با پروانهها رفتار کنند.
پینوشت: دوست نداشتم اینقدر از کلمه معلول استفاده کنم ولی نمیدانستم چه چیزی به کار ببرم که حس بدی به این دوستان عزیز ندهد. من باوجود اینکه فهمیدم آنها چه رفتارهایی را از مردم دوست ندارند، ولی هنوز نمیدانم وقتی چنین کسی را میبینم باید چطور رفتار کنم که خودش یا خانوادهاش ناراحت نشود.
کاش یک دستورالعمل رفتار درست هم آخر کتاب قرار میگرفت.
1 سال پیش
4بهخوان
با نمایش این دیدگاه داستان کتاب فاش میشود.
حسن بزرگ کتاب در این است که به تجربه ی زیسته ی خودش در مواجهه با فرزندی با شرایط خاص بسنده نکرده و اکثر مصادیق این حوزه رو کاویده است. نثر کتاب بسیار پیراسته است و با دقت فراوان از فرو غلتیدن در ورطه ی ترحم سانتی مانتال، می رهد. البته برای کسی که خودش درگیر تلخی های زندگی ست، خیلی توصیه نمی شود مگر برای کسی که با نگاه مازوخیستی، گذر از معبر رنج ها را راهی برای کاتارسیس خویش بداند. و شوربختانه باید درباره این کتاب هم این نکته را متذکر شوم که طراحی نه، ولی رنگ بندی جلد کتاب بسیار نامطلوب است، مانند چند کتاب دیگر انتشارات جام جم، با فضایی تیره، رنگ های سرد و خفه.