کتاب|

عمومی|

علوم انسانی|

سیاست

درباره‌ی کتاب مارکس هنگام فروریزی کمونیسم: زوال سیاست و روشنفکر؟نویسنده در کتاب سعی دارد ماهیت اصلی تفکر مارکس را نشان دهد و از این منظر، برخی کژفهمی ها در اندیشه ی او را شناسایی نموده به ویژه به نظام های سابق سوسیالیستی از جمله اتحاد جماهیر شوروی سابق و چین، انتقاد می کند. وی می گوید: "تفاوت اصلی نحوه ی تفکر مارکس با یک سیستم علمی در این است که او خود را به تحلیل ساده ی آن چه هست محدود نمی کرد، بلکه از نظر او شرط فهم زمان حال وابسته بود به میزان توانایی پیش بینی آن چه هنوز اتفاق نیفتاده و آن چه نیست؛ بنابراین، اندیشیدن درباره ی آینده ـ که نباید آن را صرف توسعه ی ساده ی زمان حال پنداشت ـ شرط فهم زمان حال است. مخالفت مارکس با آرمان گرایان (اوتوپیست ها) در این بود که نه تنها از سر هم کردن طرحی برای جامعه ی آرمانی پرهیز داشت، بلکه در زمان حال به دنبال یافتن راهی امکان پذیر برای گذار به جامعه ی آرمانی بود. هسته ی مرکزی این روش دیالکتیکی، مساله ی امکان واقعی بود. از این جا بود که مارکس سالیان درازی را برای شناخت "اقتصاد سیاسی"، یعنی شناخت بنیان جامعه ی سرمایه داری، صرف نقد آن کرد".
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر یوسف اسحاق پورمشاهده همه