دربارهی کتاب دین و نگرش نوینانتشارات حکمت منتشر کرد:کتاب دین و نگرش نوین،در واقع به زمینه معرفتیای مربوط میشودکه فلسفه دین نام دارد. در عین حال، به برخی از مسائل کلامی و همچنین به تاریخ مناسبات و روابط دین و علم، علی الخصوص از رنسانس بدین سو،هم می پردازد. تاثیری که رشد و تحول کمی و کیفی علم، در روزگار نو، بر دین، فلسفه و اخلاق نهاده است و سود و زیانهایی که مدافعان حریم دین و دیانت پیشگی از این تاثیرات بردهاند، دست کم تا آنجا که به فرهنگ مسیحی و جهان غرب ربط مییابد، در این نوشته انعکاس دارد. مولف در جای جای این کتاب تاکید میکند که رشد و پیشرفت علم منطقا هیچ گونه تاثیر منفی بر دین و دیانت پیشگی ندارد. فقط گذرهای روانشناختی (در برابر گذر های منطقی) است که گهگاه سبب شده است که در ذهن و روح پارهای از آدمیان رشد علم وبقا دین را ناسازگار جلوه گر سازد .به عبارت دیگر به نظر دقیق، تعارض و تضادی میان علم و دین وجود ندارد. از این گذشته، بشر به دین نیازمند است و غالب نابهنجاریها و نابسامانی هایی که در صحنه زندگی فردی و جمعی روی مینمایند، نتیجه اعراض آدمیان از پیامهایی که در صحنه زندگی فردی و جمعی روی مینمایند، نتیجه اعراض آدمیان از پیامهای آسمانی یا عدم التفات در خور به این پیامهاست.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
این کتاب توسط والتر ترنس استیس فیلسوف بریتانیایی نوشته شده که در ایران بیشتر با کتابی که در معرفی هگل نوشته، شناخته می شود. دین و نگرش نوین توصیفی است از وضعیت دین در دنیای مدرن و دگرگونی جهانبینی مدرن نسبت به جهان بینی پیش از آن البته با زبانی کاملا ساده و به دور از تکلفات رایج فلسفی.
ادعای اصلی نویسنده مبتنی بر عدم رابطه ی منطقی میان پیشرفت علم و پسرفت دین در دنیای مدرن است و بر همین اساس و همچنین مطالعات عرفانیش توضیح می دهد که چطور اساسا جهان طبیعی و جهان حقیقی از هم منفکند و هنوز ایمان، اخلاق و اراده آزاد در دنیای مدرن ممکن است. با وجود تفصیل بیش از حد بخش هایی از کتاب یا ناامیدکننده بودن برخی استدلال ها، تجربه خواندن آن برای من فوق العاده بود و توصیفات عموما ساده ای که از وضعیت دین و جهان مدرن ارائه شد عمیقا مرا به فکر وادار کرد تا جایی که مشتاقانه همراه مولف در برخی از قسمت ها شروع به نوشتن و جرح و تعدیل یا بسط نظریه ها کردم که کمتر چنین فرصتی را از خواندن یک کتاب پیدا کرده ام.