دربارهی کتاب قلب، تخم مرغ و همه ی چیزهای شکستنیالهام بخش،پراحساس و دلگرم کننده.تخم مرغ ها شکستنی هستند . امید شکستنی نیست.نفسم را حبس کردم و تخم مرغ را انداختم.سقوط سقوط سقوط سقوط و سپس صدای برخورد تخم مرغ با کف حیاط.ولی صدای شکستن نیامد.یک لحظه زل زدیم به هم،یعنی کی جرئت داره بره پایین؟شاید منو و توئیگ و داریا واقعا درمسابقه ی نجات تخم مرغ برنده می شدیم.من و مامان میرفتیم نیو مکزیکو و مامان از معجزه ی گلهای آبی حالش خوب می شد و دوباره همه چیز مثل قبل میشد.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
این کتاب را پارسال خوندم و واقعا تاثیر گذار بود
خیلی چیز ها ازش یاد گرفتم و سرگرم کننده بود
ژانر این کتاب مدرسه ای است .
4 ماه پیش
5بهخوان
معرفی طوری؛
در سَنخوان نیومکزیکو لولهایی در پالایشگاه میترکد و خاک آنجا آلوده میشود به ترکیبات شیمایی. آدمها در امنیت بودند ولی گلها نه!
اما بعد از دوسال معجزهوار از خاک مرده و آلودهی آنجا، یک دشت ارکیدهی لاجوردی جوانه زد بیرون؛ مثل اُمید .
مادر ناتالی به شدت مریض و افسرده است. تا جایی که حتی از اتاقش بیرون نمیآید. ناتالی دلتنگ لبخند درخشان مادرش هست و روزهایی که در باغچه کوچکشان ارکیده پرورش میدادند. با خودش فکر کرد با این که آن ارکیدهی آبی رنگِ گوشهی باغچهشان پژمرده شده ولی هنوز آن مزرعهی بزرگ آبی در نیومکزیکو پر است از معجزه، برای همین تصمیم میگیرد برای خوب شدن حال مادرش، باهم بروند به نیومکزیکو.
برای رفتن به آنجا هم باید جایزه پانصد دلاری مسابقه نجات تخم مرغ را برنده شود....
نمره طوری:
عنوانش برام جذاب بود و وقتی شروع کردم به خوندن فکر نمیکردم که انقدر قراره برام دوست داشتنی و شیرین باشه.
نه از ده.
1 سال پیش
5بهخوان
با نمایش این دیدگاه داستان کتاب فاش میشود.
دارای اسپویل*
باید بگم این کتاب، نسبت به بقیهی رمان نوجوانهایی که تابهحال خوندهام، موضوع متفاوتی داشت. این داستان فقط برای نوجوانان نیست، اگر چه شخصیتهای اصلی نوجوان باشن و داستان هم یهخورده بچگانه بهنظر بیاد. خوندن کتابهایی با موضوع افسردگی برای همه توی هر سنی لازمه. این کتاب خیلی خوب تونسته بود احساسات نوجوانی رو که یکی از اعضای خانوادهاش دچار افسردگی شده، به تصویر بکشه و واقعیت رو نشون بده. اینکه در پایان داستان شخصیت اصلی تونست حرفای تو دلش رو بیان کنه؛ و اینکه تغییر آدمها در گذر زمان به تصویر کشیده شده بود رو خیلی دوست داشتم و از نظر من از اون کتابهاست که خوندنش برا همه واجبه؛ علی الخصوص نوجوانها!
6 ماه پیش
5بهخوان
با نمایش این دیدگاه داستان کتاب فاش میشود.
من واقعا اگر جای ناتالی بودم کم می آوردم .
من ۱ روز مامانم رو نبینم از دلتنگی دق میکنم .
فکر کن مامانت افسرده بشه و چندین هفته نتونی ببینیش!
من اصلا و ابدا نمیتونم تصور کنم .........
منم بعضی تجربه های مشترکی با ناتالی داشتم:
۱. توی مسابقه نجات تخم مرغ مدرسه شرکت کردم (باختیم)
۲.نتونستم بعضی جاها سفره دلمو باز کنم
در کل کتاب خوبیه و هر نوجوانی باید بخونش!
پ.ن: توئیگ میگفت برای تخم مرغ صورت بکشین تا احساساتشو درک کنین!!!