دربارهی کتاب سه شنبه ها با موری
آخرین کلاس استاد قدیمی من هفته ای یک بار در خانه اش برگزار می شد؛ کنار پنجره ی اتاق مطالعه اش، جایی که می توانست ریزش برگ های صورتی گیاه بامیه اش را تماشا کند. کلاس سه شنبه ها بعد از صبحانه برگذار می شد. موضوع کلاس مفهوم زندگی (هستی شناسی) بود، همه چیز بر اساس تجربیات آموزش داده می شد... .
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
هم نمیدانم و هم میدانم چرا به این کتاب چهار ستاره دادهام! در قیاس با بسیاری کتابهای دیگر، کتاب روایت عجیب و غریب یا نثر ویژهای ندارد. حرفهای نویسنده از قول استادش - موری - شبیه جملاتی تکراری و پیشپاافتاده در رثای زندگی و عشق و ازدواج و خانواده و بخشش و از این قبیل است. اما در عین حال، سهشنبهها با موری راوی صادق و مستند روزهایی از زندگی است که آدمیزاد هیچ شیلهپیلهای ندارد؛ اندک اندک عریان میشود و با حقیقت زندگی و مرگ خود روبهرو میگردد. این تجربهی بینظیریست که روایت میچ آلبوم و البته صراحت تمامعیار مربیاش به ما هدیه میدهد: مستندی از بیپیرایهترین لحظات زندگیمان، روزهای منتهی به پایان.
2 سال پیش
5بهخوان
فکر کردن به مرگ همیشه من را یک راست می آورد سر خط زندگی.
یک سیخونک همیشگی که جایش کبود نمی شود، تو را هشیار می کند به مسیری که میروی.
همه ما باید بدانیم که آنها که تا انتهای مسیر را رفته اند برای ما چه حرفی دارند، باید قلبمان را به حرف هایشان بدهیم.
با خط به خط کتاب زندگی کردم اما یک جمله بر قلبم حک شد: فرهنگ خودت را در زندگی خلق کن.
2 سال پیش
مرگ، قرار دادپیشین مااست...
همین میتونه برا فهم کل زندگی و کل کتاب کافی باشه