کتاب|

عمومی|

خودیاری|

توسعه فردی

درباره‌ی کتاب سکوت کتابی که انقلابی در سکوت به راه انداخت سال هاست که آدم های ذاتا ساکت، جدی، یا حساس نادیده گرفته شده اند. پر هیاهوترین آدم های میدان دار شده اند- حتی اگر حرفی برای گفتن نداشته باشند. حال زمان آن است که همه گوش دهند. زمان استفاده از قدرت درون گرایان فرا رسیده است. زمان [خواندن] سکوت است. [سکوت] باعث خواهد شد اشخاص ساکت خودشان را از زاویه ای کاملا جدید بشناسند. پیام اصلی کتاب سکوت، تازه و با اهمیت است. شاید زمان آن رسید باشد که همه ما دست از کار بکشیم و به صدای آرام و متین آدم های ساکت گوش بسپاریم. فوق العاده کتابی استثنایی که نحوه نگرش جامعه را نسبت به درون گرایان تا ابد زیر و رو خواهد کرد.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
5بهخوان
کتاب عالی و بی‌نظیری که به نظرم همه باید بخونن. ولی این ترجمه رو از نشر البرز اصلا نپسندیدم.
2 سال پیش
3بهخوان
قدرت سکوت؛ قدرت درونگراها در جهانی که قادر نیست از سخن گفتن بازایستد سوزان کین کتاب «قدرت سکوت» به قلم سوزان کین از آن دسته کتابهایی است که خواندنش با توجه به ورود کلمات «درونگرا» و «برونگرا» به دایره لغات روزمره جامعه حال حاضر ضروری به نظر میرسد. در عین حال که این دو عبارت که تقسیم بندی کارل گوستاو یونگ هستند در مکالمات روزانه به کرات شنیده میشوند، اما متاسفانه مورد بدفهمی قرار گرفتهاند. در همین راستا این کتاب کمک میکند تا مخاطب به خوبی مفهوم این دو واژه را درک کرده و بتواند با ویژگیها – و نه محدودیت – این دو گروه آشنا شود. در قسمتی از کتاب آمده است:« فرد درونگرا ترجیح میدهد تعطیلاتش را با مطالعه کنار ساحل سپری کند تا در یک کشتی تفریحی مهمانی بگیرد زیرا سایرین خیلی تحریککننده هستند، آنها در فرد درونگرا احساس تهدید، ترس، جنگ وو عشق را ایجاد میکنند. یکصد انسان در قیاس با صد کتاب یا صد دانه شن خیلی تحریک کنندهترند». در قسمت ابتدایی کتاب سوزان کین به فشارهای اجتماع بر علیه درونگرا بودن اشاره میکند. اینکه جامعه در حالت کلی افرادی را موفق و ایدهآل محسوب میکند که در برقراری ارتباط اجتماعی به صورت قوی عمل کرده و از مرکز توجه بودن لذت میبرند همینطور افرادی ریسک پذیر، عملگرا و مطمئن هستند که به خوبی میتوانند از عهده کارهای گروهی و انجام تمرینات و کار تیمی بربیایند. البته واضح است که این فشار همیشه به صورت مستقیم نبوده و در تمام موارد، افراد تلاش نمیکنند تا درونگرایان را به داخل اجتماعات بزرگ پرتاب کنند- هرچند گاهی این اتفاق رخ میدهد- اما باز هم با وجود آگاهی جامعه، نگاه سطح دوم بودن به درونگرایان ادامه دارد. سوزان کین میگوید:«برونگرایی تا حد وسیعی سبک شخصیتی جذابی به شمار میرود اما ما آن را به معیاری ظالمانه تبدیل کردهایم که باید با آن همنوا شویم». در ادامه سوزان کین از دستاوردهای درونگرایان و شخصیتهایی مثل الینور روزولت، الگور، وارن بافت، گاندی و رزا پارکس و ... که صحبت میکند که افرادی موفق، تاثیر گذار، عمیق و با اعتماد به نفس هستند. این در حالی است که به اشتباه درونگرایی با عدم اعتماد به نفس و کمرویی و یا ترسو بودن و در انتها نداشتن دستاوردهای مهم شخصی و موفقیت هم معنا پنداشته میشود. تعداد قابل توجهی از آثار هنری و دستاوردهای بشر حاصل ساعتها کار درونگرایان بودهاند مثل قطعات روح نواز شوپن، کتاب «در جست و جوی زمان از دست رفته» مارسل پروست، فیلم «فهرست شیندلر» و حتی موتور جستجوی گوگل و البته میلیونها پیشرفت دیگر در سیر تمدن. به طور کلی این کتاب هم برای درونگرایان و هم برونگرایان کاربرد دارد زیرا که تمامی افراد جامعه در تعامل نزدیکی با یکدیگر قرار دارند و طبق بررسیهای انجام شده، حدود سی درصد از جامعه آمریکا را درونگرایان تشکیل میدهند که این درصد قابل توجهی از مردم را تشکیل میدهد.
1 سال پیش
5بهخوان
در فرهنگ دنیای امروز، برون‌گرا بودن تبدیل به یک ارزش شده است و درون‌گرا بودن نوعی نقص محسوب می‌شود. نویسنده این کتاب می‌گوید که این یک پدیده تازه است و تقریبا از صد سال قبل، این روند شروع شده است. پیش از این، ویژگی‌های اخلاقی انسان‌ها اهمیت بیشتری داشته. حتی امروز هم جوامع آسیایی نسبت به مردم اروپا و آمریکا بسیار درون‌گراتر هستند. نویسنده معتقد است که ما داریم همه را تشویق به برون‌گرایی می‌کنیم. ما حتی تفکر جمعی یا همان طوفان فکری را بهتر از فکر کردن فردی می‌دانیم. در حالی که آزمایش‌ها نشان می‌دهد طوفان فکری روش خوبی برای رسیدن به ایده‌های بهتر نیست و فقط روی روحیه افراد تاثیر مثبت می‌گذارد. در این مورد، نویسنده هم‌فکری آنلاین را روش بهتری برای رسیدن به ایده‌های نو می‌داند. آزمایش‌های بسیار جالبی برای پیدا کردن تفاوت‌های میان افراد درون‌گرا و برون‌گرا در این کتاب ذکر شده است. مثلا شناسایی شخصیت بچه‌های نوزاد، تاثیر بلندی صدای موسیقی بر عملکرد افراد، تاثیر وجود تماشاگر بر عملکرد تیم ورزشی، تاثیر همفکری جمعی در رسیدن به نتیجه اشتباه و ... در مجموع می‌توان گفت که افراد درون‌گرا نسبت به محرک‌های محیطی حساس‌تر هستند. بیشتر اهل تعمق هستند. از بخش‌هایی از مغز که در حیوانات کمتر رشد یافته، بیشتر استفاده می‌کنند. خود را بهتر کنترل می‌کنند و مذهبی‌تر هستند. صبر و پشتکار بیشتری دارند. راحت‌تر می‌توان به آنها اعتماد کرد. فروشنده‌های خوبی هستند چون بهتر گوش می‌کنند. بهتر سرمایه‌گذاری می‌کنند. در تحصیلات دانشگاهی موفق‌ترند با اینکه باهوش‌تر نیستند. این افراد نمی‌توانند به صورت همزمان چند کار را انجام دهند. مخصوصا نمی‌توانند هم صحبت کنند و هم به احساسات مخاطب خود توجه کنند. کمتر ریسک می‌کنند و در مواجهه با خطر به هشدارهای مغز بیشتر توجه می‌کنند. نمی‌توانند در لحظه فکر کنند و سریع اقدام کنند. قبل از خواندن این کتاب من هم فکر می‌کردم که درون‌گرا بودن یک نقص است ولی حالا احساس خوبی دارم و فکر می‌کنم که باید قدر این نعمت الهی را بدانم.
2 سال پیش
5بهخوان
من ترجمه این کتاب از خانم درسا عظیمی رو خوندم که در نشر البرز منتشر شده. توصیه میکنم این مقاله رو در مورد مساله و کتاب بخونید http://tarjomaan.com/vdcg.797rak9tnpr4a.html و همچنین سخنرانی خانم سوزان کین در TED را در لینک پایین ببینید https://www.ted.com/talks/susan_cain_the_power_of_introverts?language=fa