دربارهی کتاب امیلی و جست وجوامیلی می داند که قرار است نویسنده ی بزرگی شود.همین طور می داند که قرار است او و عشق کودکی اش،تدی کنت با هم از پس همه ی موانع بر آیند.اما تدی وقتی برای رسیدن به هدفش در مسیر هنر،دیارش را ترک می کند و به مدرسه هنر مونترال می پیوندد دنیای امیلی از هم می پاشد . رفتن تدی باعث می شود امیلی راضی به ازدواج با مردی شود که عاشقش نیست... تا بتواند خاطره ی تدی را در ذهنش محو کند.درون امیلی د رجست و جوی چیزی ست که او را به نویسنده شدن نزدیک کند.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
خیلی با جلد سوم این کتاب گریه کردم😅یه جاهاییش واقعا احساسی بود ،انگار که خودم تو داستان بودم.
در کل لذت بردم 💖ولی ای کاش یکم آخرشو بیشتر پر و بال می داد.
9 ماه پیش
5بهخوان
چقدر این جلد قشنگ بود..
این جلد به معنای واقعی کلمه امیلی در حال جست و جو بود ؛ جستجوی انگیزه ، زندگی و عشق.
تو این جلد الیزه و پری و تدی ما هر کدوم دنبال هدف خودشونن و دیگه تو جزیره نیستن ؛
همین این جلدو خاص تر میکنه که این بار امیلی خودشه و فکرهایی که از دهه سوم زندگیش تو سرش داشت و واقعیت اونها!
امیلی تو این راه دچار حس های متخلف میشه و همین باعث میشد که تصمیم های عجیب غریب بگیره که وقتی با غرور ماری گونه ترکیب میشد به شخصه دلم میخواست خفش کنم! ولی خب بی انصافیه اگه نگم دلم میخواست همون موقع به خاطر دلیل این تصمیم های عجیب غریب بغلش کنم و بهش بگم تو تنها نیستی ستاره!
این مجموعه سه جلدی مثل آنی شرلی منو جادو کرد و من با خوندنشون احساس میکردم برای چند دقیقهای به اینجا تعلق ندارم ؛
من به جایی تعلق دارم با صنوبر های عظیم و تنومند ؛ به جایی که با عطر رزهای وحشی مست میشم ؛ به جایی که میتونم رو تپه های سرسبزش بشینم و طلوع افتاب رو نگاه کنم ؛به جایی که در کنار جویبار کتاب به دست بتونم غروب رو تماشا کنم ؛ به جایی که باریدن برف رو بتونم از پنجرهی اتاقم کنار شومینه تماشا کنم ؛
از خانم مونتگمری خیلی تشکر میکنم که به من فرصت زندگی تو همچین جایی رو داد!
پ.ن۱ : امیلی ب.استار تو برای من خیلی واقعی و ماچ کردنی هستی!♡
1 سال پیش
4بهخوان
امیلی نوجوان جلد دو تبدیل به یک بانو شده است. بانویی که خواستگاران را به نیومون میکشاند. همه نگران آینده امیلی هستند، او چه انتخابی میکند؟
امیلی ما دیگر شاد و خوشحال و سرحال و پرجنب و جوش نیست. او دلمرده شده است اما کسی نمیداند چرا؟ حتی ایلزه بهترین و صمیمی ترین دوست او هم حال امیلی را نمیفهمد.
ایلزه و تدی به مونترال میروند، پری برای خواندن حقوق به شهری دیگر میرود و نیومون حالا خالیست. امیلی دیگر همدمی جز دفتر جیمی اش ندارد، اما دفتر جیمی میتواند درد دل عاشق امیلی را تسکین دهد؟
1 سال پیش
5بهخوان
این کتاب با دو کتاب قبلی این مجموعه خیلی فرق داشت. خیلی همه چیز تلختر، تاریکتر و واقعیتر بود. امیلی بزرگ شده بود، عاشق شده بود، تنها مانده بود و تمام احساساتش، حتی سردرگمیهایش قابل درک بودند. از بین این سه کتاب این کتاب، مورد علاقهی من بود و از همه بیشتر با آن ارتباط برقرار کردم. کاملا میفهمیدم چرا با وجود اینکه میدونست عاشق تدیست، حاضر شد با دین عروسی کنه و چرا لحظهی آخر همه چیز رو خراب کرد. تدی،پری، دین و الیزه رو هم درک میکردم و همه چی انقدر شفاف و صادقانه بود که انگار نمیشد جور دیگهای باشه.